Chokeslam
زننده فن: Kane , The Undertaker , Bigshow &…
ابتدا با دست راست گردن حریف را گرفته و با دست چپ دست راست حریف را رو شانه راست خود قرار می دهیم به طوری که شانه ما تا حد ممکن به شانه حریف نزدیک شود سپس پای راست خود وسط پای حریف قرار می دهیم و با دست چپ کمر یا کمربند و یا شلوار حریف را می گیریم .سپس زانو ها را کمی خم کرده و حریف را با تمام قدرت از زمین بلند می کنیم. برای به زمین کوبیدن حریف دست راست به طرف جلو و دست چپ را به سمت خود می کشیم در حین انجام این کار کمر خود را کمی رو به جلو خم می کنیم و دست چپ خود را از پشت حریف بر می داریم.
توجه:
1.برای زدن این فن حریف باید در حالت گیجی بالای 10% باشد .
2.این فن را حد اکثر به کسی که وزنش یک سوم از شما بیشتر است می توانید بزینید
3.مراقب باشید در هنگام گرفتن گردن حلقوم حریف را به داخل فشار ندهید.(ممکن است باعث خفه شدن او بشوید.
4. برای زدن این فن شما باید بسیار قوی و بلند و چابک باشید وگرنه خودتان آسیب می بینید. استاد مسلم این فن Undertaker هست که من یک عکس دیگر بعد از عکس آموزشی از زاویه مخالف براتون می گذارم. و طبق گفته خود Undertaker هرگز این فنون را در خانه انجام ندهید زیرا خطر بسیاری دارد و مهارت فوق العاده بالایی را می طلبد.

The pedigree
زننده فن: triple H
ابتدا با یک لگد حریف را خم کرده و سر او را در بین پاهای خود قرار می دهیم دست های حریف را گرفته به به طوری که آرنجمان روی آرنج حریف قرار بگیرد و و دستمان حالت نود درجه بگیرد و دست خود را قفل می کنیم(در این حالت دست های حریف به شکل M در می آیند.)
زانوهایمان را خم کرده و خیلی کم به عقب می پریم (باید با زانو روی زمین فرود بیایید.)و همزمان کف دست هایمان را روی پشت حریف قرار داده تا محکم تر به زمین بخورد یا می توانیم دست های خود را از روی پشت حریف برداشته و روی شانه هایش قرار دهیم.
نکات مهم و لازم جهت اجرای فن:
1
.دقت کنید که حریف باید در حالت گیجی بالای 20% باشد زیرا ممکن است ناگهان شما را بلند کند و به زمین بکوبد.
2.هرگز دست های حریف را زیاد نکشید تا سینه حریف جلو بیاید زیرا امکان آسیب دیدگی دنده ها زیاد می شود.
زننده فن : جان سینا John Cena
برای زدن این فن ابتدا باید با دست چپ دست راست حریف را گرفته و همزمان دست راست دور ران راست حریف قلاب کرده به صورتی که گردن شما روی پهلوی حریف قرار گیرد
(بهتر است دست حریف را کمی کشیده تا حریف خم شود یا لگدی به شکم حریف بزنید و او را خم کنید)
در این حالت کمی زانو ها را خم کرده و به سرعت زانو ها را راست کرده و همزمان دست حریف را می کشیم و حریف را با تمام قدرت بلند می کنیم
(همه این کارها باید در مدت 1 ثانیه انجام شود)
حالا دست چپ را روی گردن حریف قرار داده و به سرعت دست چپ خود را به طرف پایین می کشیم و با دست راست حریف را هل می دهیم و حریف را به زمین می کوبیم.
(ممکن است هنگام بلند کردن حریف با آرنج به سر شما ضربه بزند پس با سرعت این کار ها را انجام دهید تا فرصت ضربه به او ندهید)


در اینجا بر خلاف تصویر بالا حریف سبک وزن و کوتاهتره.
پس سنا اون رو با گردن و داخل ران موافقش میگیره تا در حالت تعدل رو پشت سنا قرار بگیره. به زاویه کمر سنا و زانوهایی که کمی تا شده دقت کنید. فشار وارده بر ستون فقرات را تقسیم می کند.
این عکس آموزش بسیار جالبیه
به دستهای حریف دقت کنید
جان سنا گردن حریف رو کاملا مال خودش کرده و داخل ران موافق رو هم گرفته و به قولی یک درخت کن تمام عیار رو نشون داده حتی از حریف به عنوان کنده جهت کوبیدن به یار موافق حریف استفاده کرده.
زاویه دستان رو خوب دقت کنید
زننده فن: shawn michaels
به معنی فن موسیقی شیرین چانه
ابتدا پای راست ( یا پای قوی تر) را جلو گذاشته و طوری می ایستیم که پهلویمان رو به حریف باشد
سپس پای چپ را به صورت جهشی به پای راست نزدیک می کنیم و بلافاصله پای راست را تا صورت حریف بلند می کنیم و همزمان با بدن خود به سمت پایین می رویم (تا پایمان راحت تر با لا بیاید) و با یک حرکت چرخشی کمر با کف پا به صورت حریف ضربه می زنیم.
نکات
1.برای اینکه با کف پا ضربه بزنید نوک پنجه ی پای خود را به سمت جلو بکشید
2.این حرکت بدون جهش اولیه به درستی انجام نمی شود
3.بعد از ضربه اگر از حالت تعادل خارج شدید از دستان خود کمک بگیرید
توضیح از امیر: ببینید مثل حرکن لگد مستقیم به کمر حریف بروس لی هست. یعنی یه پا میره جلو میکوبه زمینه همزمان بدنش رو خم میکنه رو به سینه و به سمت زمین با پنجه یا نهایتا پاشنه یا حتی تیغه بیرونی پا چونه حریف رو با لگدی محکم و مستقیم هدف میگیره.
دقت زدن به هدفش کمه ولی تاثیر اصابتش وحشتناکه مخصوصا با تیغه بیرونی و یا پاشنه پا.
بیوگرافی فرانکی jan klodvandam
متولد:26 مهر1339 درشهر بروکسل کشور بلژیک به دنیا آمد.
نام واقعی او: ژان کلود ون دام است. فرانکی را بیشتر به دلیل استعداد فوق العاده اش دربازی در فیلم های اکشن وهنرهای رزمی او میشناسند. به خاطر گذشته اش وهمچنین فیزیک بدنی متناسب به او عنوان عضلات بروکسل را داده اند.لقب پادشاه بلژیک رابه خاطر سوپر استار شدن اودرایفای فیلم های بین المللی اش به او داده اند.
در کارنامه هنری اوفیلم های فوق العاده وهیجان انگیزی وجود دارد که نامش را دربدنه تاریخ سینما جاودانه وماندگار کرده است.
حرکات او وبازوهایش وهمچنین نیمه لبخند همیشگی اش همواره در یاد طرفداران بی شمارش باقی خواهد ماند. در فیلم های او همیشه حسی ازانسانیت وپرستش روح وجود دارد که همواره خوبها درمبارزه با بدها باید پیروز میدان شوند که یکی از علل موفقیت او در فیلم هایش همین موضوع میباشد
بیو گرافی
- یکی از بزرگترین ستاره های اکشن جهان "جت لی لیان جی" است
که در 26 ,april ,1963 در حومه پکن پایتخت چین به دنیا امد.
- قسمتی از زندگی نامه او را در زیر از زبان خود " جت لی " بخوانید :
- اعضای خانواده ی من عبارت بودند از مادر, دو خواهر و دو برادر که از
من بزرگتر بودند.در دو سالگی پدر خود را از دست دادم و هیچ تصویری
از او در ذهن ندارم و چون بچه اخر بودم مادرم نمیگذاشت هر کاری که کمی
دران احتمال خطر می رفت انجام دهم ومن نمی توانستم کارهایی را که
تمام بچه های هم سن من انجام می دادند را انجام دهم . من طوری بار امده
بودم که اگر می گفتند " به این دست نزن " محال بود به ان دست بزنم .
این اولین خاطرات کودکی من بودند و من در چنین حال و هوایی بزرگ شدم. در هشت سالگی به کلاس اول رفتم. به دلایلی که خودم هم نمی دانم محبوب همه معلمها بودم و انها مرا لوس کرده بودند حسابی نازم خریدار داشت وهنوز هم نمی دانم کارشان درست بود یا نه ولی برایم جالب که هر درسی را امتحان میدادم بیست می شدم. فقط کلاس موسقی برایم عذاب اور بود. معلمم به خوبی از این موضوع باخبر بود. روز امتحان معلم مان اخرازهمه اسم مرا صدازد " لی لیان جی ".ازجا بلند وتوی دلم گفتم : لعنتی ! معلمم گفت : امروز گلو درد داری نه ؟ من که از تعجب دهانم باز مانده بودگفتم : هان؟ بهترین فرصت بود که از زیرش در بروم ولی مادرم مرا طوری بار اورده بود که هیچ وقت دروغ نگویم به همین دلیل مات و مبهوت با دهان باز همانطور سر جایم ایستادم. معلمم دوباره تکرار کرد :اگر گلو درد داری مجبور نیستی امتحان بدهی بنشین " بیست ". اموزش " ووشو " (این هنر جنگی مسلط بر سرزمین چین است وبدلیل قدرت تحرک و سرعت عمل زیاد ان ازسوی دولت ومردم چین مورد توجه زیاد قرار گرفته است) را از تابستان 1971 شروع کردم. تمام بچه ها بر حسب سال تحصیلی شان در یک رشته ورزشی مشغول شدند وکلاس اولی ها را به کلاس " ووشو " فرستادند ولی ما هیچکدام نمی دانستیم که این چه جور ورزشی است.با امدن پاییز و باز شدن مدرسه ها از هزار نفری که در کلاس های" ووشو" ثبت نام کرده بودند فقط بیست نفر باقی ماندند و بقیه اخراج شدند و من از اینکه در بین این بیست نفر بودم احساس غرور می کردم به علاوه تنها کلاس اولی مدرسه خودمان در اینجا بودم. در این اکادمی استاد او "ووبن " دریافت که" لی"دارای یک استعداد ذاتی برای فراگیری این هنر رزمی دارد.چون " لی " در دو سالگی پدر خود را از دست داده بود علاقه زیادی به "وو"پیدا کرده بود و همین امر باعث پیشرفت زیادی در اوشد. - در 1974 برای گذراندن یک دوره اموزشی دیگر انتخاب شدم. دولت در صدد بود بهترین " ووشو " کار جوان کشور را انتخاب کند. این انتخاب ماه ها طول کشید و بالاخره مربیان سی نفر از بهترین ها را به عنوان برگزیده ها معرفی کردند که من هم جزو انها بودم. قرار بود این گروه از چهار شهر بزرگ امریکا سفر کنیم و " ووشو "ی چین را به نمایش بگذاریم. - جت لی در سن 16سالگی اولین فیلم خود را به نام " معبد شائولین " بازی کرد و به شهرت زیادی در چین دست یافت .او بسوی امریکا رفت و در سال 1988 در فیلم " اژدهای مبارز " به ایفای نقش پرداخت. اما این فیلم با شکست روبرو شد و تماشاچی زیادی پیدا نکرد. اما " جت " درکار خود شکست نخورد و به کمک تهیه کننده و کارگردانی به نام " تسوی هارک " در سال 1990 فیلمی به نام " استاد " را به نمایش در اورد. - تسوی می خواست " جت " را به یک ستاره جهانی تبدیل کند. او توانست " جت " را به هنگ کنگ باز گرداند و در این زمان فیلم " روزی روزگاری در چین " را در سال 1991 و همچنین " شمشیر زن " را در سال 1993 ساخت و در ادامه " جت " با انتخاب فیلم " اخرین قهرمان " در سال 1993 و بازی در ان مردم را به تعجب واداشت. - در سال 1994 " جت " به همراه " یوئن وو پینگ " کار گردان در حال ترقی و" گوردون چان " تصمیم به بازسازی فلسفه بروس لی وساختن فیلمی مانند فیلم " مشت های خشم " گرفتند. " جت " در ابتدا برای بازی در این فیلم کمی تردید داشت. اما " جت و یوئن و چان " بدقت کار کردند و بسیار راضی بودند که هم فیلمی برای ادامه سبک بروس لی و هم اینکه یک فیلم اصیل چینی را می سازند و هم اینکه سبک جدیدی در فیلم سازی ارائه می دهند و ان استفاده از بند (سبکی که در ان بنظر بیننده می رسد که بازیگر می تواند پرشهای بزرگ ویا حرکات سریع انجام دهد در حالی که این کارها بوسیله بند انجام می شود وبعد بوسیله جلوه های ویژه تصویری این بند ها حذف می شود)است . البته " جت " با این سبک اشنایی داشت (در فیلم " روزی روزگاری درچین " از این سبک استفاده کرده بود) وبخوبی توانست این نقش را ایفا کند ونتیجه این تلاشها رسیدن به موفقیت بسیار بزرگ وساخته شدن فیلم " مشت افسانه " بود. - جت بار دیگر به همکاری با " تسوی هارک " پرداخت و سال 1996 در فیلم " ماسک سیاه " به ایفای نقش پرداخت. - در سال 1997 دوباره پای خود را در کفش " وانگ فی هونگ " (یکی از اسطوره های چین) کرد و به ایفای نقش در یکی دیگر از سری فیلم های اصیل چینی به نام " روزی روزگاری در چین و امریکا " پرداخت. - در سال 1998 " جت لی " اولین کار هالیوودی خود را در کنار بازیگر و کارگردان امریکایی " مل گیبسون " انجام داد و در فیلم " اسلحه مرگبار 4 " به ایفای نقش پرداخت اما این فیلم از نظر تجاری شکست خورد ولی این فیلم به معرفی " جت " به دنیای سینما کمک کرد. در سال 1999 بازی در فیلم " ماتریکس " به " جت پیشنهاد شد که او بدلیل مشکلی (به گفته خود او:به همسرم قول داده بودم که اگرباردار شدی کارم را یکسال رها می کنم تا بچه به دنیا بیاید) که برای او پیش امد بازی در این فیلم را رد کرد. - " جت لی " در سال 2000 در فیلم " رومئو باید بمیرد " به کارگردانی " اندرز بارتکوویاک " دومین اثر خود را در امریکا بازی کرد واین فیلم به موفقیت دست یافت و باعث شد به معروفیت " جت " در امریکا افزوده شود. - در سال 2001 در فیلم " بوسه اژدها " در نقش یک گارد ویژه درپی وقوع جنایتی هولناک وماجرای قتل رئیس خود وارد صحنه می شود و مبارزات فوق العاده ای را از خود به نمایش می گذارد. - در سال 2001 " جت " در فیلم دیگری به نام " یگانه " بازی کرد که یک فیلم تخیلی با هنرهای رزمی سنتی است که " جت " در دو نقش منفی ومثبت فیلم بازی می کند . - در سال 2002 در فیلم " قهرمان " بازی کرد و ساخت این فیلم باعث شد " جت " از گروه امریکایی خود جدا شود و به چین بازگردد. فیلمبرداری این فیلم یک سال به طول انجامید. این فیلم سرشار از صحنه ها ی مبارزه با شمشیر است و " جت لی " در لباس چینی به اصالت واقعی خود در می اید. - در سال 2003 " جت " دوباره به امریکا بازگشت و در فیلم " گهواره تا گور " به کارگردانی " اندرز بارتکوویاک " یکی از بهترین بازی های خود را ارائه کرد. در این فیلم قدرت و زیبایی هنرهای رزمی با داستان قوی و صحنه های چشمگیر فیلم ترکیب شده اند و به گفته تهیه کننده فیلم : مبارزه های فیلمبرداری شده قبلا هرگز در هیچ فیلم دیگری به چشم نخورده است. - اخرین فیلمی که " جت لی " در ان به ایفای نقش پرداخته است فیلم " Unleashed بی فطرت " است که در سال 2005 بر پرده سینما اکران شده است. او در این فیلم در نقش " دنی سگ " شخصی که ازابتدا رابطه اش با دنیای بیرون قطع شده تا کودکی باقی بماند و به صورت سگی مهاجم در بیاید. قرار است در سال 2006 فیلمی به نام " fearless " از " جت لی " به نمایش در اید. - " جت لی " سبک خود را دارد و در حقیقت او از هیچکس تقلید نمی کند او خودش است و این تمام موفقیت اوست
«جکی چان» بازیگر معروف فیلمهای اکشن درسال 1954 در هنگ کنگ بهدنیا آمد. پدرش«چارلز چان» آشپز بود و مادرش «لیلی چان»در خانههای مردم کارگری میکرد و بعدهابهعنوان خدمتکار در سفارت فرانسه درهنگکنگ استخدام شد. وضعیت مالی خانوادهچان آنقدر نامناسب بود که آنان میخواستندجکی 5 ساله را در برابر 1500 دلار به یک دکترانگلیسی بفروشند، اما از کارشان منصرف شدند وتصمیم گرفتند برای یافتن کار بهتر به استرالیامهاجرت کنند. اما جکی را در سن هفت سالگی بهیک پانسیون در هنگ کنگ فرستادند. او از هفتسالگی به مدت ده سال، یعنی تا سال 1917 نزداستادی بهنام «یوشان یوان» عملیات آکروبات،کونگفو، اپرای چینی، پانتومیم و آواز راآموخت. او همه این دروس را در زمان گرسنگییاد میگرفت. 8 ساله بود که در فیلم «هفت شانسکوچولو» نقش کوتاهی را بازی کرد. سپسبهعنوان بازیگر خردسال در فیلمهای موزیکالهنگ کنگی فعالیت داشت. او در دوران کودکیدر 11 فیلم بازی کرد. اولین تجربه بازیگری ویدر بزرگسالی در سال 1971 بود که فیلم «ببرکوچولوی کانوتن» نام داشت. در همین سال نزدوالدینش به استرالیا رفت و در آنجا برای کسبدرآمد به ظرفشویی و بنایی مشغول شد. سپس بههنگکنگ بازگشت و در استودیوی برادران شاوبهعنوان سیاهی لشکر و بدلکار و رزمی کاراستخدام شد و برای خود نام هنری «چن یوانلانگ» را برگزید.او در سال 1972 در فیلم «مشت خشم» کهیکی از فیلمهای مشهور بروسلی بود، بهعنوانبدل کار بازی کرد. البته درصحنهای کهمرتفعترین سقوط سینمایی آسیا بود، جان سالم بهدر برد.سال 1978، سال اوج موفقیت جکی چانبود. او در این سال در فیلم پرفروش «مار در سایهعقاب» و کمدی کونگفوی «استاد هست» رابازی کرد و خود را بهعنوان مشهورترین ستارههنرهای رزمی آسیا پس از بروسلی تثبیت کرد.در سال 1980 برای اولین بار در یک فیلمآمریکایی به نام «دعوای بزرگ» ظاهر شد. درسال 1986 سومین فیلم پرفروش دهه 80هنگ کنگ را با نام «زره خدا» بازی کرد. درهمین فیلم بود که هنگام یک بدلکاری در زمانفیلمبرداری در یوگسلاوی سقوط کرد و استخوانجمجمهاش خرد شد و تحت عمل جراحی مغزقرار گرفت و شنواییاش دچار مشکل شد وجمجمهاش برای همیشه سوراخ ماند.او در سال 1985 عاشق زنی شد، البته اظهارعشق او برای دیگران حادثه ساز بود، زیرا یکدختر ژاپنی بعد از اینکه فهمید جکی چانمیخواهد ازدواج کند خود را زیر قطار انداختو خودکشی کرد. دختر دیگری وارد دفترجکیچان شد و مقداری سم خورد و جان خودرا از دست داد، او پس از مدتی با یک دخترهنگکنگی ازدواج کرد که ثمره این ازدواجپسری به نام «جی سی چن»است، او پسرش را سهیا چهار بار در سال میبیند، زیرا جکی چانآنقدر مشغول کارهای خود میباشد که وقتدیدن پسر و همسرش را ندارد.جکی چان در سال 1995 در هنگام بازی درفیلم «غرش در برانکس» مچ پایش شکست، حتیدر حادثه 11سپتامبر 2001 که برجهای دوقلویسازمان تجارت جهانی با خاک یکسان شد، نزدیکبود جان خود را از دست بدهد. او قرار بود روزحادثه در این برج نقش یک شیشه پاک کن را ایفاکند، اما برنامه فیلمبرداری لغو شد و جان جکیچان به این ترتیب نجات یافت. او تاکنون در بیشاز 150فیلم بازی کرده است. این مرد 175سانتی و 68 کیلویی با 50 سال سن و هیکلیعضلانی، هنوز قدرت حرکات رزمی را دارد ومانند یک جوان بهحرکات «کونگ فو»میپردازد جکی چان هنرپیشه فیلمهای اکشن سینمایآمریکا، از سوی سازمان ملل متحد بهعنوان سفیرحسن نیت صندوق حمایت از کودکانبیسرپرست (یونیسف) و انجمن کمک به کودکانمبتلا به بیماری ایدز این سازمان انتخاب شد. او که یکی از موفقترین هنرپیشههای آسیاییحاضر در هالیوود به شمار میرود، سفیر حسننیتسازمان ملل شده است.جکی چان یک شرکت تولیدی پیراهن و بلوزمردانه تاسیس کرده است. نام خط تولید لباسمردانه وی متشکل از دو حرف نام خود او میباشدو برروی پیراهنهای شرکت تولیدی جکی چانطرحی از اژدهای چینی حک شده است. او در روز افتتاح شرکت تولیدیاش چندینپیراهن به هنرمندان هالیوودی هدیه داد.جکیچان میگوید: میخواهد همه طرحهایبلوزهایش برگرفته از معیارها و آداب و سنن چینیباشد و از تصاویر غربی استفاده نکند.البته او قصد ندارد، هنربازیگری را کنار بگذاردبلکه در کنار بازیگری و ارائه هنرهای رزمی قصددارد با کارهای تولیدی برای زمان بازنشستگیاشبه فکر باشد.
معرفی
بروس لی(۲۷ نوامبر ۱۹۴۰، ۲۰جولای ۱۹۷۳)رزمی کار و بازیگر معروف چینی و بنیانگذار سبک جیت کان دو میباشد.
تولد بروس لی شروع کار بروس لی و ورود او به هنرهای رزمی ورود بروس لی به آمریکا آموزش کونگ فو به غیر چینیها اجرای چند حرکت نمایشی و مقدمهای بر مطرح شدن بروس لی در ایالات متحده ورود به سینما ابداع سبک جیت کان دو بازگشت بروس لی به هنگ کنگ و تصمیم وی در ایفای نقش در چند فیلم مطرح شدن بروس لی در سراسر جهان و ایفای نقش در هالیوود مرگ غم انگیز بروس لی و مبهوت شدن میلیونها نفر در سراسر جهان شمعی که خاموش نمیشود |
نام سلسله | نام مؤسس | مرکز حکومت |
مادها | دیااکو | هگمتانه یا اکباتان |
هخامنشیان | کوروش | پاسارگاد تخت جمشید |
اشکانیان | ارشک | دامغان و تیسفون |
ساسانیان | اردشیر بابکان | استخر و تیسفون |
طاهریان | طاهرذوالیمینین | مرو و نیشابور |
صفاریان | یعقوب لیث صفاری | زرنج |
سامانیان | امیراسماعیل | بخارا |
آل بویه | پسران بویه | شیراز |
غزنویان | سبکتکین | غزنین و لاهور |
سلجوقیان | طغرل | همدان و اصفهان |
خوارزمشاهیان | نوشتکین غرجه | گرگانج |
ایلخانان مغول | هولاکوخان | تبریز و مراغه |
سربداران | عبدالرزاق باشتینی | سبزوار |
تیموریان | امیرتیمورگورکانی | هرات و سمرقند |
آق قویونلو | امیرحسین بیک | تبریز |
صفویه | شاه اسماعیل اول | قزوین و اصفهان |
افشاریه | نادر | مشهد |
زندیه | کریم خان | شیراز |
قاجاریه | آقامحمدخان | تهران |
پهلوی | رضاخان | تهران |
تاریخ پژوهش در رخدادها و کارهای آدمی در گذشتهاست. هرچند غالباً این رشتهٔ مطالعاتی را در زیرگروهی از علوم انسانی یا علوم اجتماعی قرار دادهاند، با اینحال میتوان آن را به عنوان پلی بین این دو شاخه تلقی کرد؛ زیرا روشهای مطالعاتی مختلف آن از هر دو شاخه وام گرفته شدهاند. تاریخ به عنوان یک رشتهٔ مطالعاتی دارای شاخهها و گرایشهای جانبی زیادی است که از آن میان میتوان به تاریخشماری، تاریخنگاری، تبارشناسی، خط نگاری تاریخی(کتابت شناسی)و cliometrics اشاره کرد.
موّرخین از گذشته کوشیدهاند تا پرسشهای تاریخی را با پژوهش در اسناد نوشتاری پاسخ گویند. با اینحال پژوهشهای تاریخی تنها به این منبعها محدود نمیشوند. به طور کلی منبعهای دانش تاریخی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: نوشتهها، گفتهها، بقایای مادی. تاریخنگاران برای کار خود از هر سه استفاده میکنند.
موّرخان غالباً به اهمیت نوشتههای تاریخی اشاره میکنند. این تأکید باعث ایجاد اصطلاح پیش از تاریخ شده که به دورانی که هنوز خط ساخته نشده بود اشاره میکند. تقسیم تاریخ به شکل پیش از تاریخ و پس از تاریخ بستگی زیادی به موضوع مورد مطالعه دارد زیرا خط در هر جای دنیا در زمان خاصی پدید آمدهاست.
توجه به گذشتهٔ انسان به طور طبیعی باعث تقیسم زمان به تکههای قابل اداره شدهاست. راههای زیادی برای تقسیم گذشته وجود دارد که از این میان میتوان به تقسیمهای تاریخشماری، فرهنگی و موضوعی اشاره کرد. این سه گونهٔ تقسیمبندی انحصاری نیستند و غالباً میتوان موارد تداخل را بین آنها مشاهده کرد. تمرکز روی مکان، زمان یا موضوعی خاص بین موّرخان امری عادی است و باعث تخصصگرایی در تاریخنگاری میشود. تاریخ برای دیگران، به شکل اصطلاحی کلی به معنای مطالعهٔ هر چیز دربارهٔ انسانهای پیشین در آمدهاست اما به تازگی حتی این محدوده هم توسط رشتههایی چون تاریخ بزرگ به چالش کشیده میشود. از روزگاران گذشته تاریخ را با هدفهای عملی یا نظری میخواندند اما امروزه آن را جهت کنجکاوی فکری هم مطالعه میکنند.
متغیرهای تاریخ
تاریخ تابعی از متغیرهای گوناگون است که انسان فقط در برخی از آنها نقش دارد. زمینشناسی و جغرافیا از متغیرهای اساسی تاریخ هستند. ضرباهنگ زایش و فرسایش کوهها، پیشروی متقابل دریا و خشکی، طغیان و تغییر مسیر رودها، میزان بارش نزولات جوی و سایر عوامل طبیعی، بر تاریخ اثرگذار هستند. عوامل انسانی مانند جمعیت، مهاجرت، فنآوری و حتی نژاد اثر چشمگیری بر روند فرآیندهای تاریخی دارند. در شرایط طبیعی تقریبا برابر (مانند مصر و آمریکای شمالی)، نژادهای بشری، تمدنهای بسیار متفاوتی ایجاد کردهاند.
واژهٔ تاریخ
(ع مص، اِ) تأریخ . توریخ . نوشتن کتاب را. (منتهی الارب ). وقت چیزی پدید کردن . و در اصطلاح، تعیین کردن ْ مدتی را از ابتدای امر عظیم و قدیم مشهور تا ظهور امر ثانی که عقب او است تا که دریافته شود بزمانه ٔ آینده و دیگر مدت ظهور این امر ثانی بلحاظ نسبت بعد مدت امر قدیم مشهور اول ... (غیاث اللغات ) (آنندراج ). سیوطی در المزهر بنقل از مجمل ِ ابن فارس آرد: تاریخ کلمه ٔ معرب است . جوالیقی در المعرب گوید: گویند «تاریخ » که مردم بدان وقایع را نگارند عربی محض نیست بلکه مسلمانان آنرا از اهل کتاب گرفته اند. تاریخ مسلمانان از سال هجرت شروع شد و در زمان خلافت عمر ثابت گردید و از آن پس تاکنون صورت تاریخی بخود گرفته است . بعضی گفته اند کلمه ٔ مذکور عربی است ۞ و از لغت «ارخ » بفتح همزه و کسر آن بمعنی بچه گاو وحشی اشتقاق یافته است، اگر مؤنث باشد بنابراین وجه مناسبت تاریخ با این معنی آنست که مانند تولد بچه حادثه ای پدید می آید. و باهلی برای مردی که در بصره بود چنین انشاد کرد: لیت لی فی الخمیس خمسین عیناً کلها حول َ مسجد الأشیاخ ِ مسجد لاتزال تهوی الیه أم ّأرْخ ِ قناعها متراخی ...
فلسفهٔ تاریخ
اصطلاح فلسفه تاریخ، در قرن هیجدهم میلادی، توسط ولتر وضع شد. منظور وی از این اصطلاح، چیزی بیش از تاریخ انتقادی و علمی نبود؛ یعنی نوعی از تفکر تاریخی که در آن، مورخ به جای تکرار داستانهایی که در کتب کهن مییابد، خود به بازسازی آنچه واقع شده میپردازد. این نام توسط هگل و نویسندگانی دیگر، در پایان قرن هیجدهم به کار رفت، ولی آنها معنای کاملاً متفاوتی از این اصطلاح اراده کردند و آن را به معنای تاریخ کلی یا جهانی به کار بردند. سوّمین کاربرد این اصطلاح را در نوشتههای برخی از پوزیتویستهای قرن نوزدهم مییابیم. از نظر آنها وظیفه فلسفه تاریخ، کشف قوانین عامی بود که بر روند رویدادهایی که مورخ به شرح و نقل آنها میپردازد، حاکم است. وظایفی که ولتر و هگل بر عهده فلسفه تاریخ مینهادند، به وسیله تاریخ نیز قابل انجام بود ولی پوزیتویستها تلاش کردند تا از این طریق، تاریخ را نه فلسفه بلکه علمی تجربی قلمداد کنند. در هر یک از ین موارد کاربرد فلسفه تاریخ مفهوم خاصی از فلسفه مد نظر بود. متفکران اروپایی که از طبیعت ناامید شده بودند به پژوهش درباره تاریخ روی آوردند. زیرا تاریخ را هرچند آکنده از وقایع فهم ناپذیر و رازهای ناگشودنی می نمود بیشتر از طبیعت به خواست و آرزوی انسان وابسته می دیدند. حتی با پذیرفتن سیر تاریخ بشر در جهت خردمندانگی بیشتر او درباره پایندگی این پیشرفت تردید وجود دارد. پیشنهاد میشود در همین رابطه به کتاب فلسفه تاریخ استاد ویل دورانت، و دکتر علی شریعتی رجوع شود.
آفریقا-اوراسیا یا به طور خاص آسیا شمرده میشود و در بعضی موارد جزئی از آفریقای شمالی را در برمیگیرد. این ناحیه گروههای فرهنگی و نژادی گوناگونی از قبیل فرهنگهای ایرانی، عربی، بربرها، ترکی، کردی، اسرائیلی و آسوری را در خود جای دادهاست. زبانهای اصلی این منطقه عبارت است از فارسی، عربی، ترکی، کردی، عبری و آسوری.
بسیاری از تعریفهای «خاورمیانه» - چه در کتابهای مرجع و چه در اصطلاح عامیانه - آن را ناحیهای در جنوب غربی آسیا و دربرگیرندهٔ کشورهای بین ایران و مصر معرفی میکنند. با اینکه بخش بیشتر کشور مصر (به جز صحرای سینا) در آفریقای شمالی واقع شده ولی آن را جزو «خاور میانه» میدانند. کشورهای شمال آفریقا از قبیل لیبی، تونس و مراکش بر خلاف خاورمیانه، در رسانههای عمومی کشورهای آفریقای شمالی خوانده میشوند.
تاریخ
خاورمیانه از نخستین خاستگاههای تمدن جهان بودهاست. بسیاری از باورها و آیینهای جهان از اینجا برخاستهاند، نخستین یافتههای آدمی در اینجا بوده، و نخستین قانونهای جهان در اینجا نوشته شدهاست.
خاورمیانه از میانه قرن بیستم، مرکز توجه جهانی و شاید حساسترین منطقه جهان از نظر استراتژیکی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بودهاست. این منطقه دارای بزرگترین منابع نفت و مکان کشمکشهای دراز مدت اعراب و اسرائیل است. خاورمیانه زادگاه ادیان مهمی چون دین زرتشتی، یهودیت، مسیحیت و اسلام است.
تمدن عیلام
نقشهای از سرزمین ایلام باستان (قرمز) و نواحی همسایه آن. خلیج فارس در عصر برنز گسترش بیشتری رو به شمال غربی داشت.
عیلامیها یا ایلامیان یکی از اقوام سرزمین ایران بودند که از ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۶۴۰ پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران فرمانروایی میکردند.(تاریخ مکتوب موجود از ۳۲۰۰ پیش از میلاد است.تمدن عیلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، عیلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، استان کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
نام
بینالنهرین، سومر، اکد، آشور، بابل |
امپراتوریها / شهرها |
زبان |
نام اين قوم _ هالتامتی (Haltamti) و بعد آتامتی (Atamti) بود كه اكديان آن را عيلام تلفظ می كرده و در كتابِ مقدس يهوديان نيز به همين شكل آورده شده است. اين كلمه به معنای "كوهستانی" است، كه به محل سكونتِ اين مردمان در دامنه های زاگرس اشاره دارد.
نام دو استان در ايران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ايلام، نام خوزستان نيز از كلمه Ūvja آمده كه مطابق كتيبه نقش رستم[۱] و كتيبه های داریوش در تخت جمشيد و شوش[۲]، به معنای عيلام بوده و بنا به گفته ايرج افشار در "نگاهی به خوزستان: مجموعه ای از اوضاع تاريخی، جغرافيايی، اجتماعی و اقتصادی منطقه" در یونانی Uxi تلفظ ميشده.[۳] و اگر قول ژول آپِر را بپذيريم در عيلامی Xus يا Khuz بوده است. سِر هنری راولينسون نيز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته كه ريشه نام اهواز و خوزستان است. اين لفظ از حاجوستان و هبوجستان استخراج شده كه در "مجمع التواريخ و القصص" (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمده است.
زبان عیلامی با هیچیک از زبانهای سامی و هندواروپايی ارتباط نداشته و زبانی منفرد بهحساب میآيد. برخی از پژوهشگران این زبان را با زبان دراویدی در هند همخانواده می دانند.[۴] [۵]
زبانِ عيلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام آریائی نیز حفظ كرد و زبان دوم نوشتاری حكومتِ ايران در دورانِ هخامنشی بود.[۶] [۷] در بيشتر سنگ نوشته های عصرِ هخامنشی ترجمه عيلامی و بابلی (زبان بين المللی آن روزگار) نوشته ها نيز آمده است.
ابن نديم صاحب "الفهرست" در نقل قولی از المقنع (عبدالله ابن المقفع) زبان های ايرانی را "پهلوی، دری، خوزی، پارسی و سريانی" می شمارد كه گواهیست بر حضور زبان عيلامی (خوزی) تا اوايل دوران اسلامی.
عیلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند همخانواده می دانند.[۸] [۹]
عیلامیها در برخی ادوار تاریخی تحت نفوذ دولت سومری بینالنهرین بودند. ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد عیلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و رب النوع آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار عیلام شد و نهایتا در ۲۱۱۵ ق.م در عصر فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طوری نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابههای تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این مورد مینویسد:
«دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی بهاین عقیدهاند که غلبه عیلامیها بر سومریها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه عیلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کردهاند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفتهاند. بنابراین عقیده دارند مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش میکردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستانهای مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسلهای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه عیلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیدهاست، که غلبه عیلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا عیلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند.» [۱۰]
left تصوير يک زن عيلامی
پادشاهی عیلام در اوج قدرت خود توانستهبود حتی بر بخشهای مهمی از میانرودان (بین النهرین) هم تسلط یابد، اما محدوده قدرت مرکزی عیلام شامل سراسر سرزمین ایران نمیشده است. این پادشاهی اتحادی بوده كه ایلات و طوایف منطقه را دربر میگرفته، اما چنین اتحادی لزوماً به معنی امپراتوری نیست. هرگاه عیلامیان قدرت داشتند، نقشی مهمی در درگیریهای سیاسی میانرودان ایفا كرده و حتی بر بخشهایی از آن سرزمین ولو در زمان کوتاهی فرمان راندهاند. آنها در حدود سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد بینالنهرین را به تصرف خود درآوردند و حکومت سومری را برای همیشه از صحنه تاریخ حذف كردند. اما بهطور كلی بیشتر تحت نفوذ و خراجگذار اقوام سامی و سومری بینالنهرین بودند.
پروفسور گيرشمن و بسیاری از تاریخدانان دیگر محل كنونی شهر مسجد سليمان را پایتخت هخامنشیان میدانند.[۱۱]
آثار تمدنی عیلامیان که در انشان و در شوش یافته شده حاکی از تمدن شهری قابل توجه در آن دوران بوده است. تمدن ایلامیان از راه دريایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند در هند و از راه شوش
فرناندو جوزه تورس سانز متولد 20 مارچ 1984 در شهر فواِنلابرادای اسپانیا(شهری در جنوب این کشور)و در همسایگی مادرید متولد شد.فوتبالش را از باشگاه نوجوانان اتلتیکو مادرید در سال 1995 آغاز کرد و در 17 سالگی به تیمبزرگسالان این تیم در آمد.اولین بازیش را برای این تیم در مقابل لژانس انجام داد و یک هفته بعد اولین گل خود را در برابر آلباسته به ثمر رساند.لقب او " اِل نینو " است که از زمان بچگی به او داده شده بود.
در فصل 02-2001 هنگامیکه اتلتیکو جواز حضور دوباره به لالیگا را بدست آورد ، تورس 17 ساله سال خوبی را در امر گلزنی پشت سر نگذاشت و فقط توانست 6 گل را در 36 بازی به ثمر برساند.
سال 2002 اولین فصل حضور تورس در لالیگا ، بالاترین سطح فوتبال اسپانیا بود.تورس در آن سال با زدن 13 گل در 29 بازی توانست اتلتیکو را در جایگاه 12 لالیگا قرار دهد.در فصل 04-2003 تورس گام های بلندتری برداشت و با زدن 19 گل در 35 بازی توانست جایگاه 7امی را برای اتلتیکو بدست آورد و با داشتن فقط 19 سال توانست کاپیتان این شود.وی حضور موفق خود را در فصل های 05-2004 با زدن 16 گل در 38 بازی در لالیگا و 2 گل در 5 بازی رقابت های اروپایی و 06-2005 با زدن 16 گل در 36 بازی ادامه داد و مهاجم اول تیم اتلتیکو بود.بعد از بازی های جام جهانی 2006 قرار بود تورس به چلسی بپیوندد ولی به دلیل حضور اتلتیکو مادرید در رقابت های جام یوفا در سال 07-2006 ، وی تصمیم گرفت یک سال دیگر در تیم اتلتیکو بماند.بعد از اتمام فصل 07-2006 ، باشگاه های آرسنال ، چلسی ، لیورپول و منچستر یونایتد به وی پیشنهاد دادند که سرانجام تورس به تیم لیورپول پیوست تا یکی از شاگردان رافائل بنیتز باشد.در واقع سران باشگاه تصمیم گرفتند که در مقابل به خدمت گرفتن لوئیس گارسیا و دریافت مبلغ 26 میلیون یورو ، تورس به لیورپول برود، تا با این پول بتوانند دیگو فورلان را نیز از باشگاه ویارئال به خدمت بگیرند.
وی در 11 آگوست اولین بازی اش را برای لیورپول در مقابل استون ویلا انجام داد و همچنین در 19 آگوست وی اولین گل اش را با پیراهن یوونتوس در برابر چلسی به ثمر رساند.در 23 فوریه همان فصل وی اولین هت تریک خود با پیراهن لیورپول را در برابر میدلزبورو انجام داد و فقط 11 روز بعد یک هت تریک دیگر برابر وستهام انجام داد.در 15 مارچ 2008 وی با گلی که در دقیقه 47 در برابر ریدینگ زد توانست اولین بازیکن بعد از رابی فاولر باشد که بیش از 20 گل در رقابت های لیگ برتر انگلیس زده است.وی نشان داد که می تواند بهترین مهاجم لیورپول در چند سال اخیر باشد.موتور گلزنی لیورپول در فصل جاری روشن است و با حرارت بسیار زیاد کار می کند.
افتخارت
کسب عنوان قهرمانی زیر 16 سال در تورنمنت آلگارو در سال 2001 با تیم ملی زیر 16 سال اسپانیا
کسب عنوان قهرمانی زیر 16 سال جهان در سال 2001 با تیم ملی زیر 16 سال اسپانیا ، و کسب آقای گل و بهترین بازیکن این رقابت ها با زدن 7 گل در 6 بازی
کسب عنوان قهرمانی زیر 19 سال جهان در سال 2002 با تیم زیر 19 سال اسپانیا ، و کسب آقای گل و بهترین بازیکن این رقابت ها با زدن 4 گل در 4 بازی
بهترین بازیکن زیر 15 سال اروپا در سال 1998
بهترین بازیکن ماه فوریه و مارچ لیگ برترانگلیس در سال2000
: David Michael Bautista
قد : 6.6 فوت
وزن :325 Ibs
زمان تولد : January 18, 1966
محل تولد : Washington, D.C.
آغاز حرفه : 1997
مربی : Wild Samoan Afa
ضربه نهایی : Batisa Bomb
در 11, جولای سال 1999 ادی گیلبرگ یک مسابقه با
قبل مسابقه در بک استیج باتیستا خیلی سریع گیلبرگ را که در لاکر روم بود زد و گیلبرگ مسدوم شد و نتونست مسابقه بدهد و بازی به نفع باتیستا تموم شد.
باتیستا در باشگاه WXW کارمیکرد که سرپرست اون باشگاه Wild Samoan Afa بود که مربیگری باتیستا رو میکرد سرانجام باتیستا در اون لیگ در اوکتبر سال 1999 اسم خودش را Kahn کاهن گذاشت.
او اولین مسابقه خود را در WXW با نام Kahn در 30 اوکتبر سال 1999 انجام داد که Southtown Joe را برد.
در فوریه سال 2000 باتیستا با لیگ WWF قراردادی امضا کرد.
اما زیاد این قرارداد طول نکشید زیرا در WWF به باتیستا میدان نمیدادند به همین خاطر او در تابستان سال 2000 به باشگاه Ohio Valley Wrestling رفت و اسمه خود را Leviathan گذاشت و در گروه Disciples of Synn عضو شد.
در 13 دسامبر سال 2000 Leviathan از دست یکی از سوپر استار های WWE به نام کین عصبانی شد و در یک مسابقه ای به نام DARK MATCH
با او مبارزه کرد که شکست خورد.
در 24 اوکتبر سال 2001 Leviathan در OVW SHOW توانست وال وینیس را مغلوب کند.
Leviathan در 28 نوامبر سال 2001 در مسابقه داخل شهر جفرسون با "The Machine" Doug Basham انجام داد که پیروز شد و قهرمان جدید کمربند OVW Heavyweight شد .
Leviathan در 16 ژوین سال 2002 از کمربند خود در مقابل D"LO BROWN دفاع کرد و برون را شکست داد.
وی در 2 مارچ سال 2002 در Indianapolis, IN توانست یک مسابقه battle royal را به سود خود به پایان ببره.
Leviathan در 30 مارچ سال 2002 در Tojo Yamamoto Memorial Show کار کوتاهی رو با Bruiser Graham شروع کرد . ( دقیقا نمیدونم چه کاری؟)
در 9 می سال 2002 باتیستا کار خود را با لیگ WWE را آغاز کرد و اسمه خود را Deacon Batista گذاشت و با Reverend D-Von (Dudley) شروع به کار کرد.
بعد از یک مدت که نام the Deacon نتونست دوام بیاورد او دوباره اسمش و قیافه اش را عوض کرد و اسمه خود را باتیستا گذاشت و در خارج از رینگ با WWE قراردادی جدید امضا کرد.
در 15 آگوست سال 2002 در فصل نقل و انتقالات اسمک دان دوستش دادلی را در بک استیج زد و نقش بر زمین کردش .
و هفته ی بعد این ماجرا باتیستا مسابقه با دیون دادلی برگزار کرد که او را شکست داد.
بعد از این ماجراها در 4 نوامبر سال 2002 او به راو اومد و در اونجا اسمه خود را دیو باتیستا( Dave Batista ) گذاشت.
در 25 نوامبر سال 2002 باتیستابه یاری ریک فیلر امد و ریک فیلر توانست کین بزرگ را مغلوب کند.
در هفته ی بعد راو در Austin, TX. باتیستا به کمک ریک فیلر توانست هاریکین را مغلوب کند.
باتیستا در Armageddon سال 2002 توانست که کین را شکست دهد..
وی در ژوین سال 2003 به گروه جدید Evolution پیوست که اعضا این گروه
تریپل ایچ - باتیستا - رندی اورتون و ریک فیلر بودن.
در فوریه سال 2003 باتیستا دچار یک مسدومیت شد که زیاد هم طول نکشید.
در آرماگدون سال 2003 در Orlando, FL. باتیستا به همراه ریک فیلر در مسابقه ای به عنوان tag team turmoil با گروه DUDLEYS شرکت کردند که سرانجام مسابقه رو برندند و قهرمان جدید World Tag Team شدند.
در رویال رامبل سال 2003 باتیستا و ریک فیلر در مسابقه TABLE TORNANDO TAG باز گروه DUDLEYS را شکست دادند و از کمربند خود دفاع کردند.
در 7 فوریه سال 2004 در شهر Saitama کشور ژاپن باتیستا و ریک فیلر برای سومین بار متوالی گروه Dudley Boyz را شکست دادند و از کمربند خود دفاع کردند
در رستل منیا XX که در شهر نیویورک برگزار شد باتیستا به همراه اورتون و ریک فیلر در قالب گروه Evolution توانستند راک و میک فلوی را شکست دهند.
در 22 مارچ سال 2004 در شهر Detroit, MI. در راو باتیستا به همراه ریک فیلر با تگ تیم بوکر تی و روب وان دام مسابقه دادند که بازی را بردند و کمربند World Tag Team را ماله خود کردند.
در Vengeance سال 2004 باتیستا توانست کریس جریکو را شکست دهد.
باتیستا در رویال رامبل سال 2005 در شهر Fresno, CA. توانست جان سینا را از رینگ بیرون پرت کنه و قهرمان رویال رامبل بشود و در رستل منیا اون سال برای کمربند World Heavyweight مبارزه کند.
باتیستا در Wrestlemania 21 که در شهر Los Angeles, CA انجام شد توانست تریپل ایچ را شکست دهد و قهرمان جدیدWorld Heavyweight شود.
در BACKLASH سال 2005 باتیستا باز تریپل ایچ را برد و از کمربند خود دفاع کرد.
در Vengeance سال 2005 که در شهر Las Vegas برگزار شد توانست تریپل ایچ را در مسابقه HELL IN A CELL شکست دهدو از کمربند خود دفاع کند.
چندی بعد از این ماجرا باتیستا به اسمک دان رفت.
در Summerslam سال 2005 باتیستا در مسابقه ای با نام no holds barred match توانست JBL را شکست دهد و از کمربند خود دفاع کند.
باتیستا در No Mercy سال 2005 توانست ادی را شکست دهد و از کمربند خود دفاع کند.
باتیستا در Taboo Tuesday سال 2005 به جای استن کلد در مسابقه ی streetfight شرکت کرد و توانست Jonathan Coachman را شکست دهد.
در 13 دسامبر سال 2005 باتیستا به همراه ری مستریو توانستد گروه MNM را شکست دهند و قهرمان های جدید WWE Tag Team شوند
همچنین باتیستا در SURVIVE SIERES سال 2005 در مسابقه SMACKDOWN VS RAW در تیم اسمک دان حضور داشت که توسط کین چوک اسلم خورد و شان مایکلز و را پین فال کرد.
باتیستا در ARMAGGEDON سال 2005 در مسابقه ی CHAMPOIN VS CHAMPOIN به همراه ری مستریو حضور داشت که در نهایت مغلوب گروه بیگ شو و کین شدند .
در 12 ژوین سال 2006 باتیستا که از هفته پیشش توسط مارک هنری مسدوم شده بود آمد و کمربند World Heavyweight خود را به تدی لونگ داد و از مردم خداحافظی کرد.
باتیستا در ROYAL RUMBLE و no way OUT سال 2006 هم با اینکه مسدوم بود آمد و دل مردم را شاد کرد و دیگه من نمیدونم چه چیزهایی گفت.
خواجه نصیر الدین طوسی پس از مدتها وارد زادگاه خویش طوس شد . سراغ دوست دانای دوران کودکی خویش را گرفت مردم گفتند او حکیم شهر ماست اما یک سال است تنها نفس سرد از سینه اش بیرون می آید و نا امیدی در وجودش رخنه نموده است .
خواجه به دیدار دوست گوشه نشین خویش رفت و دید آری او تمام پنجره های امید به آینده را در وجود خویش بسته است . به دوست خویش گفت تو دانا و حکیمی اما نه به آن میزان که خود را از دردسر نا امیدی برهانی ، دوستش گفت دیگر هیچ شعله امیدی نمی تواند وجودم را در این جهان رو به نیستی گرما بخشد ، خواجه گفت اتفاقا هست دستش را گرفت و گفت می خواهم قاضی نیشابور باشی ، و می دانم از تو کسی بهتر نخواهم یافت .
ارد بزرگ اندیشمند یگانه کشورمان می گوید : اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است .
می گویند یک سال پس از آن عده ایی از بزرگان طوس به دیدار قاضی نیشابور رفتند و با تعجب دیدند هر داستانی بر زبان قاضی می آید امیدوارانه و دلگرم کننده است
احمدخان ابدالی که سرداران نادر شاه افشار بود هفت نقاشی بسیار زیبا نزد او آورد و گفت اینها آثار یکی از استادان شهر هرات است که به پادشاه ایران زمین هدیه نموده ، همه نقاشی ها صحنه هایی از هفت خوان رستم همراه با بیت هایی از شاهنامه را در نشان می داد.
نادر پس از دیدن آنها به سردار خویش گفت این نقاشی ها بسیار زیباست و کیسه ایی زر به سردار خویش داد و گفت این کیسه برای هنرمند چیره دست این تابلو ها ، سپس آن هفت تابلوی زیبا را نیز به احمد خان داد .
سردار نادر گفت اما این نقاشی ها را برای شما آورده بودم . فرمانروای ایران نگاهی به او کرد و گفت در پایان شعر های این تابلو ها نوشته شده حکیم فردوسی علیه الرحمه ! در حالی که من او را از هر ایرانی دیگری زنده تر می دانم .
این موضوع نشان می دهد نادر شاه افشار فرمانروای ایران چقدر ژرف اندیش و خردمند بوده است . متفکر و اندیشمند کشورمان ارد بزرگ می گوید : اهل خرد و فرهنگ همیشه زنده اند .
یک ماه بعد از آن ماجرا احمدخان ابدالی سردار نادر شاه به دیدارش آمد و هفت تابلو را دوباره پیشکش نمود در حالی که زیر هر شعر نوشته شده بود : حکیم فردوسی .
پادشاه ایران جمشید ، شب بیست و نهم اسفند ، در خواب دید ایران را آذین بسته اند اما هیچ کس را نمی شناخت . آدمها تن پوش دیگری داشتند .
همه می دویدند ، یکی گفت اینجا چرا ایستاده ایی ؟ ! جشن نوروز بزودی فرا می رسد باید آن را با خویشاوندانت پاس بداری !
جمشید با تعجب گفت فردا جشن نوروز را آغاز می کنم ! چرا امروز می دوید ؟
آن مرد گفت جمشید ده هزار سال پیش این جشن را بر پا نمود ! زودتر به خانه ات رو که خویشاوندانت چشم بدر دارند !
جمشید از خواب پرید و فهمید جشن نوروز جاودانه است .
او نوروز را به روشنی و بزرگی برگزار نمود و در آنجا رو به ایرانیان کرد و گفت اگر شدنی بود هر روز را نوروز می نامیدم ...
نوروز ماند چون همراه بود با سرشت آدمیان و طبیعت همانگونه که ارد بزرگ می گوید : نوروز ایرانیان ، فرخنده جشن زمین و آدمیان است و چه روزی زیباتر از این ؟ ...
عطاملك جوینی كه یكی از وزیران دربار هلاكو میباشد و كتاب تاریخ جهانگشای او معروفاست به خواجه نصیرالدین توسی گفت اکنون که ایران در زیر یوغ اجنبی است و هیچ جای نفس کشیدن نیست بهترین جای دنیا برای اقامت گزیدن کجاست ؟ تا از برای رشد و حفظ جان به آنجا در آییم خواجه خنده ایی کرد و گفت بهترین جا ایران است و از برای شخص خود من زادگاهم توس ، شما را دیگر نمی دانم مختارید انتخاب کنید و عزم سفر نمایید عطاملک پاسخ داد برای دانشمندانی نظیر ما بستر آرامش دروازه های باشکوهتری به روی آیندگان خواهد گشود و خواجه به طعنه گفت البته اگر آینده ی باشد ! چرا که فرار اهل خرد ، نفع شخصی عایدشان می کند و در این حال دیار مادری همچنان خواهد سوخت امروز مهمترین وظیفه ما ایستادن و خرد را به کار بردن برای رفع ایستیلای اجنبی است و اگر این کار نتوانیم دیگر فایده ایی برای زنده بودن نمی بینم .
ارد بزرگ اندیشمند و متفکر برجسته کشورمان می گوید : آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد .
عطاملک جوینی در حالی که به زمین می نگریست به خواجه نصیر الدین توسی گفت برای من بزرگترین نعمت همین است که در کنار آزاده مردی همچون شما هستم .
آشنایی با اشعه فرابنفش (2)
افزایش گازهای گلخانهای و آلودگیهای صنعتی موجب میشود که میزان عبور اشعه UV از جو زمین افزایش یابد.حدود ظهر (در طول شبانه روز) و در فصل تابستان میزان اشعه فرابنفش افزایش مییابد. با توجه به اینکه چتر حفاظتی زمین (ازن) در سالهای اخیر نازک و نازکتر شده، هرروز نگرانی ها در زمینه روند رو به رشد ورود اشعه فرا بنفش به زمین جدی تر میشود ،بطوری که مطابق برخی آمار در ایران بیش از 16 درصد از سرطانهای رایج متعلق به سرطان پوست است.در قسمت اول به معرفی اشعه فرابنفش پرداختیم ،دراین قسمت عوامل رشد ورود اشعه فرابنفش به زمین وعوارض اشعه فرابنفش را بررسی می کنیم.
در طول تاریخ آب و هوای زمین به طور متناوب در تغییر تدریجی و گاه ناگهانی بوده است به طوری که در دو میلیون سال گذشته در حدود 20 دوره یخبندان و همچنین خشکسالیهای فراوانی در زمین رخ داده است. در آن زمان ما انسانها در بروز این تغییرات آب و هوایی هیچ نقشی نداشتیم اما امروزه در وقوع تغییرات اقلیمی و آب و هوایی برای خود جایگاه تاثیر گذاری را دست و پا کرده ایم.متاسفانه در سالهای اخیر بر اثر فعالیتهای گسترده صنعتی ما انسانها دمای سطح زمین با افزایشی تدریجی اما تاثیرگذار مواجه شده و این موضوع بر تمامی فاکتورهای زیستی کره زمین تاثیر بسزایی داشته است.
افزایش غلظت گازهای گلخانهای
اثر گلخانهای یک پدیده طبیعی است که باعث افزایش درجه حرارت سطح زمین تا میزان 33 درجه سانتیگراد میشود اما امروزه افزایش غلظت گازهای گلخانهای در اثر فعالیتهای بشر باعث اختلال در چرخه طبیعی گازهای موجود در جو شده تا بدین ترتیب مشکلات عمدهای برای زیستن موجودات زمین به وجود بیاید.
در جهان امروز 88 درصد از نیازهای انرژی جهان از طریق سوختهای فسیلی بدست میآید که همین امر سبب به وجود آمدن مشکلات بسیار فراوان و البته پیچیدهای برای زیستمندان زمین شده است. در این بین تداوم فعالیتهای صنعتی کشورهای توسعه یافته و همچنین پیشروی کشورهای در حال توسعه در زمینه تولید گازهای گلخانهای موضوعی قابل تامل و اندیشه است.
لایه ازن روز به روز نازکتر میشود
ازن نام گازی است که در لایههای فوقانی جو - تروپوسفر و استراتوسفر - نقش بسیار مهمی را ایفا کرده و در حفظ حیات و اثر بر شرایط جوی بسیار حائز اهمیت است. در حدود 90 درصد ازن اتمسفری در استراتوسفر قرار گرفته و دارای یک خاصیت بسیار ویژه است.این گاز با جذب پرتوهای طول موج کوتاه فرابنفش از موجودات زنده در برابر این پرتو محافظت میکند. علاوه بر این گاز مذکور از طریق فرآیندهای بسیار پیچیدهای شرایط آب و هوایی را نیز در تحت تاثیر قرار میدهد.
ازن استراتوسفری در اثر واکنشهای جوی که کلرین، نیتروژن، برمین و اکسیدهای هیدروژن در آنها نقش کاتالیزور دارند در حال تخریب است. متاسفانه تنها دلیل تشکیل چنین واکنشهایی افزایش ورود مواد آلاینده به اتمسفر زمین است.
اشعه فرا بنفش محدودهای از طیف نور خورشید است که پس از طی میلیونها کیلومتر از خورشید به سطح زمین میرسد. این قسمت از نور خورشید در محدوده بینایی ما انسان نبوده و نمیتوانیم آن را ببینیم به همین علت به آن نور تاریک نیز میگویند.
عوارض اشعه فرابنفش
اثرات UV بر چشم
چشم حدود كمتر از 2 درصد سطح بدن را شامل می شود اما عضو منحصر به فردی است كه اجازه عبور نور مرئی را به عمق بدن انسان می دهد. در حین تكامل انسان تعدادی مكانیسم برای حفاظت از این عضو تكامل می یابند. چشم در قسمت سر قرار دارد و به خوبی توسط برآمدگی ابرو و مژه ها حفاظت می شود كه حفاظ خوبی برای اشعه ماوراء بنفش خورشید محسوب می شود. انقباض مردمك، بسته شدن پلك یانیمه باز شدن چشم نفوذ اشعه خورشید را به چشم محدود می كند. این مكانیسم ها بوسیله نور مرئی فعال می شوند ولی UV آنها را فعال نمی كند و باید بخاطر داشت كه در هوای ابری میزان UV كاهش نمی یابد و بنابراین كارایی این رفتارهای دفاعی طبیعی در حفاظت از پرتو UV محدود می شود.
مهمترین اثر مضر UV در چشم ها كوری برفی یا چشم جوشكاری است كه اندركنش التهابی كره چشم است كه ساعت ها پس از تابش UV اتفاق افتاده و بسیار دردناك است و در واقع انعكاس شدید نور UV توسط برف این اثر را ایجاد می كند.
اثبات آثار طولانی مدت اشعه فرابنفش سخت تر است و كمتر ثبت شده اند، داده ها نشان می دهند كه تابش آفتاب (معمولاً UV ) مستقیماً با ریسك بیماری pterygium)) ))رشد بیش از حد لایه خارجی مخاط، پشت قرنیه)( ارتباط دارد و شواهدی وجود دارد كه تیرگی عدسی و آب مروارید به تابش UV بستگی دارد. تیرگی بخش جلویی عدسی چشم نیز با تابش حاد UV ایجاد می شود. ولی به هر حال تفاوت هایی بین آب مروارید و آسیب سطحی وجود دارد، كاتاراكت در مركز عدسی و آسیب سطحی در حاشیه عدسی بوجود می آید.
آب مروارید
آب مروارید یكی از عوامل كوری در جهان است و 2 درصد آب مروارید با تابش بیش از حد UV ایجاد می شود. در این بیماری پروتئین های عدسی چشم از هم باز شده و در هم پیچیده شده و باعث تجمع رنگدانه ها و تاری عدسی می شود كه در نهایت منجر به كوری می شوند. آب مروارید بسته به سن انسان ها درجات مختلفی دارد و به نظر می رسد كه با افزایش تابش نور فرابنفش افزایش می یابد. آب مروارید با جراحی قابل درمان است و یك عدسی مصنوعی دید را به شخص باز می گرداند. هر سال حدود 16 میلیون نفر در سرتاسر دنیا از كوری ناشی از كدر شدن عدسی چشم رنج می برند. شواهد نشان می دهد كه شكل های مختلف سرطان چشم بستگی به مدت زمان در معرض نور خورشید بودن افراد است. یكی از سرطان های بدخیم چشم ملانوما بوده و اغلب با جراحی قابل درمان است. مكان معمول سرطان در پلك چشم است.
سرطان چشم
اثرات UV بر پوست
پوست اولین و مهمترین ثبت کننده آثار تخریبی اشعه فرابنفش می باشد.حداقل 90% سرطانهای پوستی ناشی از تماس دراز مدت با اشعه فرابنفش است.درواقع اشعه فرابنفش با صدمه زدن به نسوج باعث بروز آفتاب سوختگی و سرطان پوست در انسانها میگردند، در این میان نقش لایه ازن در کاهش شدت پرتوهای UVB,UVA بسیار مهم و حائز اهمیت است.
این در حالی است که هر ساله با شروع فصل گرما ارتفاع خورشید در آسمان بیشتر شده و به همین علت پرتوهای عمودی تری به سطح زمین تابیده شده و انرژی جذب شده توسط زمین و اجسام افزایش مییابد.
با این اوصاف با توجه به اینکه چتر حفاظتی زمین (ازن) در سالهای اخیر نازک و نازکتر شده، زیستمندان زمین در مقابل اشعههای بحران ساز خورشید نیز بی دفاع شدهاند .همچنین اشعه فرابنفش موجب بوجود آمدن چین و چروک پوست، لک قهوه ای و تیره، برنزه شدن ،خشکی پوست و نهایتاً پیری زودرس پوست می گردد.هر چند که قرار گرفتن در برابر آفتاب می تواند انرژی بخش و لذت بخش باشد). اما با آگاهی یافتن از عوارض اشعه فرابنفش خورشید بیشتر می توانیم خود را از اثرات ناخوشایند این تشعشعات حفظ نمائیم. بهترین راه مقابله با این آسیب ها، محدود کردن زمان تماس با آفتاب و محافظت از خود در برابر تابش نور خورشید است.
درقسمت بعد راه های حفاظت در برابرتاثیرات مضر اشعه فرابنفش را مطرح می کنیم.
چگونه یك Image Map بسازیم؟
تازه پس از اینكه برای اولین بار یك Imag map در صفحة خود قرار دهید، احساس میكنید یك طراح حرفهای وب شدهاید. Image map به شما امكان میدهد تا نواحیی از یك تصویر معمولی را بصورت لینك به صفحات دیگر سایت، تصاویر دیگر و یا هر فایل دیگری درآورید. برای این كار تنها كافیست منطقه مورد نظر را كه میخواهید بینندگان صفحه آنجا را كلیك كنند روی عكس ترسیم كنید و آدرس یك فایل و یا صفحه را به آن اختصاص دهید. این مناطق ترسیم شده روی عكس كه hotspot نامیده میشوند، فقط در زمان ویرایش صفحه قابل مشاهده هستند و از دید بینندگان صفحه پنهان خواهند بود.
انتخاب تصویر
روی عكس مورد نظر كلیك كنید. نوار ابزار Pictures در پایین صفحة ظاهر میشود. شما میتوانید مناطقی به شكل چهار ضلعی، دایره و یا چند ضلعی بر روی تصویر خود ایجاد كنید، (بهصورتی كه در قسمتهای 2 و 3 و 4 توضیح داده شده است.)
ایجاد یك منطقه چهار ضلعی
برای ایجاد یك منطقه بصورت مستعطیل یا مربع، روی دكمه Recatangular hotspot از نوار ابزار Pictures كلیك كنید. نشانه گر ماوس بصورت یك قلم در میآید. حالا روی عكس كلیك كنید و ماوس را بكشید تا زمانیكه چهارضلعی بوجود آمده منطقه مورد نظر شما را بپوشاند. بعد به قسمت 5 بروید.
ایجاد یك منطقه دایرهای
برای ایجاد یك منطقه دایرهای، روی دكمه Circular Hotspot از نوار ابزار Pictures كلیك كنید. نشانه گر ماوس بصورت یك قلم در میآید. حالا روی عكس كلیك كنید و ماوس را بكشید تا زمانیكه دایره رسم شده منطقة مورد نظر شما را كاملاً بپوشاند. بعد به قسمت 5 بروید.
ایجاد یك منطقه چند ضلعی
برای ایجاد مناطقی با اشكال نامنظم روی دكمة Polygonal Hotspot كلیك كنید. با نشانه گر ماوس كه به شكل یك قلم درآمده روی نقاط اطراف منطقه مورد نظر از تصویر كلیك كنید. پس از هر بار كلیك یك خط مستقیم بین دو نقطة متوالی رسم میشود.
این كار را تا زمانی كه دور منطقه مورد نظر با چند ضلعی رسم شده احاطه شود ادامه دهید و برای بستن چند ضلعی، روی نقطة ابتدایی كلیك كنید و یا روی آخرین نقطه دو بار كلیك كنید تا Frontpage بطور خودكار آنرا به نقطة ابتدایی متصل كند و چند ضلعی را ببندد.
اختصاص آدرس وب به منطقه
با رها كردن ماوس پس از رسم هر یك از سه نوع منطقه مذكور، پنجرة Insert Hyperlink باز میشود. یك لینك به آدرسی در وب، صفحهای دیگر، یك فایل و یا یك پست الكترونیكی ایجاد كنید .(برای اطلاعات بیشتر به كار عملی 4 مراجعه كنید.) سپس برای اعمال تغییرات انجام شده روی كلید Ok كلیك كنید.
حذف یك منطقه
برای حذف یك منطقه ابتدا روی دكمة Highlight Hotspots در نوار ابزار Pictures كلیك كنید. تصویر محو خواهد شد و فقط مناطق ترسیم شده روی آن قابل رؤیت خواهند بود. (برای نمایش داده شدن عكس، دوباره روی دكمه مذكور كلیك كنید.) منطقه مورد نظر برای حذف را انتخاب كنید و دكمة Delete را بزنید تا آن منطقه و لینك مربوطه حذف شوند.
* توجه*
Image map یك ابزار بسیار مفید برای زمانی است كه شما احتیاج به ایجاد یكسری اتصال مانند آیكونهای هدایت كننده برای سایت خود دارید. به خاطر داشته باشید كه بعضی افراد برای افزایش سرعت بارگذاری صفحات اینترنت در كامپیوترشان، از بارگذاری تصاویر جلوگیری میكنند ، بنابراین سعی كنید حتماً لینكهای مهم را در صفحات خود علاوه بر Imagemap به صورت متنی هم قرار دهید.
چگونه بازدیدكنندگان سایت را ردیابی كنیم؟
بهترین قابلیت در Frontpage، قابلیتی است كه بعد از تمام طراحیها و انتشار بكار میبرید. گزارشهای تجزیه و تحلیل استفاده، به شما میگویند كه چه كسانی و چه زمانی از سایت شما بازدید كردهاند. برای استفاده از این قابلیت، باید روی سروری منتشر كنید كه Frontpage 2002 Server Extensions روی آن نصب شده باشد. برای مشاهده گزارشها، باید وب را از آن سرور باز كنید. گزارشهای تجزیه و تحلیل استفاده، روش خوبی است كه ببینید وب شما تا چه اندازه میتواند بازدید كنندگان را جلب كند.
وب مورد نظر را باز كنید
برای مشاهده كردن یك گزارش استفاده، ابتدا باید یك وب را باز كنید. از منوی File، گزینه Open web را انتخاب كنید، .وب موردنظر را انتخاب كنید و روی Open كلیك كنید. سرور وبی كه روی آن منتشر میكنید باید از Frontpage 2002 Server Extensions پشتیبانی كند زیرا این قابلیت در نسخههای قبلی Frontpage موجود نبود. برای مشاهده گزارشی از عملكرد سایت، از منوی View، گزینه Reports، بعد گزینه Usage و بعد گزینه Usage Summary را انتخاب كنید.
یك نگاه كلی بیاندازید
گزارش Usage Summary، تعداد بازدیدهای كاربران و تعداد صفحات بازدید شده را نشان میدهد. این اطلاعات از زمانی محاسبه میشوند كه سایت خود را با Frontpage 2002 منتشر كردهاید
دوره زمانی را تغییر دهید
برای مشاهده دقیقتر اطلاعات و ارقام، میتوانید گزارشی از تعداد بازدید از صفحه در یك روز، یك هفته یا یك ماه را مشاهده كنید. از منوی View، گزینه Reports، بعد گزینه Usage را انتخاب كنید. بعد گزینه Monthly Page Hits (ماهانه)، Weekly Page Hits (هفتگی)، یا Daily Page Hits (روزانه). را انتخاب كنید.
اطلاعات مرورگر
همچنین میتوانید مرورگرهای مورد استفاده توسط بازدیدكنندگان را مشاهده كنید. از منوی View، گزینه Reports، بعد گزینه Usage و بعد گزینه Browsers را انتخاب كنید تا لیستی از انواع نسخههای مرورگرهای بازدیدكنندگان از سایت و اینكه چند درصد از بازدیدكنندگان از هر نوع مرورگر استفاده میكنند را مشاهده كنید.
گزارش را بصورت یك نمودار مشاهده كنید
از دكمه Usage Chart در Reports، یك نوع نمودار انتخاب كنید. در این مثال، 3D Pie Chart را انتخاب كردم تا سیستمهای عاملی كه برای بازدید از سایت مورد استفاده قرار گرفتهاند را مشاهده كنم.
تنظیمات گزارش را تغییر دهید
روی دكمه Report Settings كلیك كنید و یكی از گزینهها را انتخاب كنید. برای مثال، اگر اطلاعات كاربران را از ژانویه 2001 ردیابی كردهاید میتوانید Jan-01 را از لیست انتخاب كنید تا گزارش اطلاعات مرورگر را برای آن ماه مشاهده كنید.
* توجه*
تعداد بازدید
برای مشاهده اطلاعاتی در مورد تعداد بازدید از سایت، میتوانید یك كامپوننت روی صفحه وب قرار دهید كه اولین 10 صفحه پُربیننده سایت را نشان دهد. برای اطلاعات بیشتر، به كار عملی 6 در بخش 9 مراجعه كنید.
نرمافزار Word به عنـوان اصلیترین ابزار ایجاد اسناد، از هر 9 كاربر 5 نفر را به خـود اختصاص میدهد و به كاربران ایـن فرصت را میدهد تا در اسرع وقت نامههای مشتریان، گزارشات مالی رؤسا و حتی پروژههای عظیم اجرایی را آماده كنند.
اما حتی در عـصر شـبكههای بیسـیم و با وجـود بـرنامههای جاسوسی، بـسیاری از افراد، اطلاعات حساس و مـهم خود را بدون حفاظت رها میكنند.
نگران نباشیـد. ویـژگیهای جدیـد Office 2007 ماننـد امـضای دیجیتالی و رمزگذاری به شما كمك میكنند تا اطلاعات محرمانه خود را قفل كرده و دور از چشمان جستوجوگر دیگران نگه دارید.
امضای اسناد
نرمافزار Word 2007 یك ویژگی جدید امنیتی را برای اسناد، ارائه كرده است و آن امضای دیجیتالی است. شما میتوانید به هر سند یك فیلد امضا اضافه كنید و به این ترتیب، فایل قفل شده و امكان انجام هیچ ویرایشی روی آن وجود نخواهد داشت؛ مگر اینكه امضای دیجیتالی حذف شود.
ممكن است هر فردی قادر به حذف امضا و ویرایش فایل باشد، اما سند امضا شده، مهر تائید شماست.

استفاده از رمزگذاری و كلمه عبور
امضای دیجیتالی، سـند را در مقابل ایجاد تغییرات، حفاظت میكند و در واقـع به آن اعـتبار میبـخشد؛ خصوصاً اگر از تـصویر bitmap امضای حقیقی خود استفاده كنیـد. اما هنوز این امكان وجود دارد كه اسناد امضا شـده، باز و خـوانده شود. بـنابراین اسـتاندارد AES (اسـتاندارد رمزگذاری پیشرفته) به هـمراه یك كلید 128 بیتی و SHA-1 به Word 2007 اضافه شـده است. باید به این نكته توجه كنید كه اگر سند موردنظر را به صـورت دیجیتالی امضا كردهاید، دیگر حتی با اضافه كردن یك كلمه عبور هم نمیتوانید آن را تغییر دهید.
فقط اسناد امضا نشده میتوانند توسط كلمه عبور حفاظت شوند. روی دكمه Office در قسمت بالای سمت چپ كلیك كنید، سپس گزینه Prepare و Encrypt Document را انتخاب كنید. كلمه عبوری را انتخاب كنید كه حدس زدن آن دشوار باشد. از حروف كوچك و بزرگ و اعداد بهره گیرید و برای برخورداری از بالاترین میزان حفاظت، حداقل از 8 كاراكتر استفاده كنید. حال روی OK كلیك كنید.
كلمه عبور را مجدداً وارد كنید. حال اگر هر فردی سند موردنظر را باز كند، باید كلمه عبور مربوطه را تایپ كند؛ در غیر اینصورت دستیابی به متن غیر ممكن است.
به منظور اضافه كردن امضای دیجیتالی، ابتدا سند موردنظر را باز و یا ایجاد كنید. سپس روی زبانه Insert كلیك كرده و گزینه Signature Line در سمت راست را انتخاب كنید. روی OK كلیك و سپس مواردی از قبیل اسم، عـنوان و آدرس پست الكترونیكی شخص امضا كننده (خودتان) را پر كنید. شما حتی قادرید تاریخ را هم به امضای خود اضافه كنید. سپس روی دكمه OK كلیك كنید. برای امضای سند، روی محل امضا دابل كلیك كنید. اسمتان را تایپ یا روی Select Image كلیك كنید تا فایل bitmap امضای حقیقی خود را انتخاب كنید. سپس روی Sign كلیك كنید.
از بخشهای مهم سند حفاظت كنید
ممكن است فایل موردنظر خود را امضا و یا رمزگذاری كرده باشید اما تصمیم بگیرید كه به دیگران اجازه دهید متن موردنظر شما را ویرایش كنند، اما این تغییرات كاملاً تحت كنترل شما باشد. در این حالت چه كار باید كرد؟ روی گزینه Review و سپس Protected Document (در قسمت راست) كلیك كنید و گزینههای قالببندی را كه دیگران میتوانند ویرایش كنند، انتخاب كنید. برای مثال شما میتوانید این اختیار را به آنها بدهید كه مثلاً فونت را تغییر دهند ولی در اندازه آن تغییری ایجاد نكنند. همچنین شما میتوانید از Track Changes استفاده كنید. در این صورت ویرایش صورت گرفته به صورت متمایز نمایش داده میشود. برای حفاظت از سند، گزینه Start Enforcing را انتخاب كرده و سپس رمز عبور را وارد و بعد تائید كنید.
شاید نام نرمافزار Nero برای بسیاری از شما آشنا باشد اما آیا با تمام امکانات و قابلیتهای این نرمافزار آشنا هستید؟ نرمافزار Nero مشهورترین و میتوان گفت جزو یکی از قدرتمندترین برنامههای رایت سیدی و دیویدی است که از سالها پیش تاکنون همراه با سیدی رایترها و دیویدی رایترهای موجود در بازار به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار گرفته و تمام کسانی که از سیدی رایتر یا دیویدی رایتر استفاده میکنند مطمئنا برای یک بار هم که شده از این نرمافزار قدرتمند استفاده کردهاند.
این بار میخواهیم کمی حرفهایتر به این نرمافزار به ظاهر ساده نگاه کنیم و به امکاناتی در آن اشاره کنیم که شاید تا به حال مورد نیاز هر یک از شما کاربران بوده است اما بدلیل عدم آشنایی کامل با نرمافزار Nero به دنبال نرمافزارهای دیگری برای رفع نیازهای خود بودهاید.

برخی از کارهای قابل انجام توسط ابزارهای موجود در این نرمافزار عبارتند از:
ساخت و ویرایش
ویدئو: از تعطیلات آخر هفته یا مراسم جشن خود فیلمبرداری کردهاید؟ میخواهید این فیلم را بر روی سیدی یا دیویدی رایت کنید؟ به دنبال نرمافزارهای تبدیل فیلم به فیلمهای قابل پخش در دستگاه ویدئو سیدی هستید؟ میخواهید فیلم خود را میکس کنید سپس اقدام به رایت آن کنید؟ نرمافزار Nero با دارا بودن ابزار میکس و تبدیل فیلم قادر است به راحتی فیلم شما را در کمترین زمان ممکن برایتان میکس و مونتاژ کند افزودن تکه فیلمها و منوها، افزایش کیفیت فیلم، ایجاد گالری عکس از تصاویر به همراه موزیک زمینه و... از جمله قابلیتهایی است که این ابزار در اختیار شما قرار میدهند.
صوت: عاشق موزیک هستید و موزیکهای مورد علاقه خود را همیشه همراه خود دارید؟ موزیکهای مورد علاقه خود را به فورمت MP3 تبدیل میکنید و به آنها گوش میدهید؟ به میکس صداها علاقه دارید و از میکس کردن موزیکها با یکدیگر لذت میبرید؟ با ابزارهای حرفهای میکس صدا در نرمافزار Nero میتوانید علاوه بر عملیات تبدیل فورمتهای صوتی به یکدیگر به ویرایش و ایجاد فایلهای صوتی نیز بپردازید. بهبود کیفیت موزیک فیلمها و ایجاد صداهای surround نیز از دیگر قابلیتهای این ابزار است.
عکس: از تولد فرزند خود عکس گرفتهاید؟ مجموعه عکسهای بسیار زیادی از سالهای زندگی خود در اختیار دارید و میخواهید همه آنها را یکجا مشاهده کنید؟ Nero میتواند علاوه بر در اختیار گذاشتن ابزارهای مورد نیاز برای مشاهده و مدیریت تصاویر بر روی رایانه این امکان را به شما بدهد تا عکسهای خود را با کیفیت بسیار عالی و با سرعت فوقالعاده زیادی همراه با افکتهای جذاب و موزیک زمینه به فایلهای تصویری قابل پخش در تلویزیون تبدیل کنید و بدون نیاز به رایانه همراه با خانواده خود به مشاهده آنها بپردازید.
تبدیل
کیفیت بالا: فیلمهای خود را با کیفیت HD فیلمبرداری کردهاید اما دستگاه رایت دیسکهای Blu-ray ندارید؟ با استفاده از Nero میتوانید به راحتی فایل مورد نظر خود را به فورمت AVCHD تبدیل کرده و بدون افت کیفیت آن را فشرده نمایید. حالا فیلم شما در یک دیویدی معمولی قابل رایت کردن است و توسط دستگاههای Disc Player Blu-ray یا Play Station R3 قابل مشاهده است.
تبدیل فیلم: تبدیل فیلمها به فورمتهای قابل پخش در ipod یا PSP یکی از مهمترین نیازهایی است که امروزه کاربران بدنبال رفع آن هستند. Nero در این مورد نیز میتواند راهکارهای مناسب با روش کار آسان و سریع را در اختیار شما قرار داده و علاوه بر تبدیل فیلمهای مورد نظر شما به اینگونه فرمتها این امکان را در اختیار شما قرار دهد تا بتوانید فیلمهای دیویدی خود را نیز فشرده کرده و بر روی سیدی یا حافظههای فلش ذخیره کنید.
سینمای خانگی: تبدیل اتاق حال به یک مرکز موسیقی و لذت بردن از موزیک ها و نمایشها در تمام اتاقهای منزل، ضبط برنامههای تلویزیونی و مشاهده آنها در زمانهای دلخواه و همچنین مشخص نمودن یک لیست از موزیکهای مورد نظر برای پخش به صورت متوالی در ساعتهای طولانی از جمله امکاناتی است که ابزارهای Home Entertainment در این نرمافزار در اختیار شما قرار میدهند.
تولید و کپی
تولید انواع سیدی و دیویدی با کیفیتهای مختلف و در فوریتهای مختلف از دیگر امکاناتی است که این نرمافزار در اختیار شما قرار میدهد که میتواند بطور کامل تمام نیازهای شما در این زمینه را رفع کند انجام عملیات کپی در ویندوز ویستا تنها با یک کلیک، رمزگذاری بر روی سیدیهای ایجاد شده و همچنین دارا بودن تکنولوژی حفاظت از اطلاعات در این نرمافزار از جمله ویژگیهای منحصر بفرد موجود در نسخه 8 این برنامه قدرتمند است.
پشتیبانگیری
دیگر نگران گم شدن اطلاعات خود نباشید با تکنولوژی Secur Disc در این نرمافزار میتوانید از فایلها، درایوها و حتی کل سیستم خود یک نسخه پشتیبان تهیه کرده و در مواقع لزوم از آنها استفاده کنید. پشتیبانگیری بر روی حافظههای جانبی و سرورهای FTP. ایجاد سیدیهای راه انداز و انجام عملیات پشتیبان گیری به صورت خودکار از دیگر قابلیتها این ابزار است.
اگر این مقاله را بطور کامل مطالعه کردهاید میتوان گفت تا حدی با برخی از امکانات جانبی نرمافزار قدرتمند Nero آشنا شدهاید. اگر علاقه دارید به صورت کاملتر و عملی با مهمترین این امکانات آشنا شده و از آنها استفاده کنید منتظر مقالات ما در این زمینه باشید.
در مقاله قبل به معرفی نرمافزار قدرتمند Nero و کاربردهای آن در زمینههای مختلف پرداختیم. هدف از معرفی این نرمافزار نیز آشنا کردن شما با قابلیتهای حرفهای و کاربردی این برنامه قدرتمند است که در نگاه اول بسیاری از کاربران به آن توجهی نمیکنند در صورتی که در بسیاری از موارد این برنامه میتواند بهترین راهحل برای رفع نیازهای نرمافزاری شما باشد.
اولین و سادهترین استفادهای که از این نرمافزار میشود کپی اطلاعات در حالتهای مختلف روی سی. دی و دیویدی است.
نرمافزار Nero قادر است بسادگی سیدی و دیویدیهایی از نوع دیتا، صوتی، تصویری و ... را برای شما ایجاد کند که البته هر یک از انواع این حالات کپی نیز حالتهای مختلفی دارد که کامل توسط این برنامه پشتیبانی میشوند.
این بار قصد داریم کاربرانی را که تا به حال از این نرمافزار استفاه نکرده یا کامل به تمام حالات کپی در این نرمافزار تسلط ندارند، با این برنامه آشنا سازیم.
نرمافزار Nero پس از نصب، ابزارهای مختلفی را در اختیار شما قرار میدهد که با استفاده هر یک از این ابزارها میتوانید از نرمافزار استفاده کنید. به عنوان مثال ابزارهایی همچون Nero Bumig Rom، Nero Express، Nero Start Smart و ... از جمله ابزارهای کوچکیاند که با استفاده هر کدام از آنها عملیات کپی اطلاعات روی سی. دی و دی وی. دی قابل اجراست و تنها تفاوت آنها با یکدیگر در نحوه نمایش منوها و ساده یا پیچیده بودن روش کار با آنهاست . این ابزار در نسخههای مختلف Nero دستخوش تغییراتیاند، به عنوان مثال، ابزارNero start smart در نسخه 8 این نرمافزار نسبت به نسخه 7 آن دارای تغییرات گرافیکی بسیار زیادی است و موجب شده است تا کاربران جدیدی که به استفاده از این برنامه روی میآورند بسیار راحتتر از قبل بتوانند از آن استفاده کنند.
ابزار Nero Buming Rom نیز همراه همیشگی این نرمافزار در تمام نسخهها بوده که همچنان نیز با تغییر بسیاری کمی در این نرمافزار گنجانده شده. اما به دلیل پیچیدگی نسبی کار با این ابزار مورد پسند کاربران حرفهای است.
ابزار Nero Express یکی از متداولترین ابزاری است که از نسخه 6 این نرمافزار ارائه شد و کاربران بسیار زیادی را به خود جذب کرد. استفاده از این ابزار بسیار راحت است و در تمام نسخههای نرمافزار Nero نیز دارای شکل و شمایل یکسانی بوده است.
ابزار Nero express کاربردیترین و سادهترین حالات کپی اطلاعات را شامل میشود که البته در بیش از 90 درصد موارد نیز فقط این حالت کپی مورد استفاده قرار میگیرد.
گزینههای موجود در ابزار Nero express به طور مختصر عبارتند از:
Data
CD Data: با انتخاب این گزینه میتوانید همه نوع قابل را در سی. دی مورد نظر خود کپی کرده و در همه ویندوزها نیز به استفاده از آنها بپردازید. این حالت برای کپی نرمافزار، عکس، موزیکهای MP3 و ... در کنار یکدیگر بسیار مفید است.
:Data DVD اگر دستگاه کپی دیویدی در اختیار دارید و اطلاعات شما زیاد است و روی سیدی جا نمیگیرد، میتوانید آنها را با انتخاب این گزینه روی دیویدی کپی نمایید. این گزینه نیز همانند گزینه بالا از تمام فرمتها پشتیبانی میکند و همه نوع اطلاعاتی در آن قابل انتقال است.
Music
CD Music: اگر میخواهید یکی سیدی موزیک قابل پخش در تمام دستگاههای پخش موزیک ایجاد کنید، از این گزینه استفاده کنید. در این حالت حدودا بسته به نوع سیدی شما 70 دقیقه موزیک در یک سیدی قابل رایت است که فایلهای MP3، Wma نیز هنگام انتقال از رایانه به سیدی به صورت خودکار به فرمت Audio CD تبدیل میشوند.
Jukebox Audio CD: اگر قصد دارید موزیکهای بیشتری در یک سیدی جای گیرد و فایلهای صوتی خود را با فرمتهای MP3، WMA در سیدی رایت کنید از این گزینه استفاده کنید. سیدیهایی که به این حالت کپی میشوند در تمام رایانهها و دستگاههای پخش سیدی که از فورمتهای MP3، WMA پشتیبانی میکنند قابل پخش است.
Jukebox Audio CD: این حالت نیز دقیقا مانند Jukebox Audio CD است. با این تفاوت که اطلاعات شما روی دی ویدی رایت میشود.
Videos/Pictures
Video CD: فرمت استادارد رایت فیلم روی سیدی که در تمام دستگاههای پخش سیدیهای تصویری قابل اجرا باشد ویدئو سیدی است. پس چنانچه میخواهید از فیلمهای مورد نظر خود یک سیدی تصویری ایجاد کنید، این گزینه را انتخاب کنید.
DVD- Video: اگر یک فیلم دیویدی را قبلا روی هارددیسک خود کپی کردهاید و حالا میخواهید مجددا آن را روی دیویدی کپی کنید میباید از این گزینه استفاده کنید. دقت داشته باشید که چنانچه قصد دارید از فیلمهای روی هارددیسک که به فرمت دیویدی نیستند یک فیلم دیویدی ایجاد کنید باید از ابزار Nero Vision استفاده کنید که در مقالات بعدی به توضیح کامل آن میپردازیم.
Image, Project, Copy
با استفاده از گزینههای موجود در این بخش میتوانید از سیدی یا دیویدیهای مورد نظر خود به طور کامل یک کپی روی هارددیسک ایجاد کنید و همچنین میتوانید به ایجاد سیدی یا دیویدی از کپیهای گرفته شده توسط نرمافزار که در هارددیسک شما ذخیره شده است، اقدام کنید.
فتوشاپ، كرل، فری هند و ... از جمله نرمافزارهاییاند كه برای طراحیهای حرفهای كاربرد دارند و نرمافزارهایی همچونAcdsee , Picasa نیز كم و بیش برای انجام كارهای طراحی و ویرایش تصاویر بهكار میروند.
هر یك از این نرمافزارها نسبت به كاربرد خود دارای قابلیتهای مختلفی هستند و در مواردی وجود همه آنها بر روی یك رایانه الزامیاست.
اما در برخی موارد اگر به كاربرد یك نرمافزار بهطور كامل آگاه باشید شاید نیازی به نصب نرمافزارهای بیشتر و اشغال نمودن فضایهارددیسك و همچنین پایین آوردن سرعت عملكرد برنامهها در سیستم عامل نباشد. بهعنوان مثال فرض كنید میخواهید بهصورت ابتدایی به ویرایش تصاویر مورد نظر خود بپردازید.
به نظر شما حتما باید نرمافزار حرفهای فتوشاپ را برای این كار انتخاب كنید؟ یا نرمافزاری همچونAcdsee كه بیشتر برای نمایش تصاویر كاربرد دارد؟ چرا وقتی نرمافزارNero را روی ویندوز خود نصب كردهاید، بهدنبال نرمافزارهای دیگر برای انجام این كار هستید و با نصب نرمافزارهای متعدد در ویندوز موجب بروز اختلال در عملكرد صحیح آن میشوید؟
همانطور كه گفتیم در برخی موارد نرمافزارهایی میتوانند پاسخگوی نیازهای شما باشند كه شاید به آنها لحظه ای هم فكر نكنید اما فاصله شما برای استفاده از آنها تنها یك كلیك موس است!

ساده اما حرفهای
نرمافزارNero Photo Snap یكی از اینگونه نرمافزارها است كه كمتر كسی از آن استفاده میكند و به قابلیتهای آن آگاه است در صورتی كه میتوان این نرمافزار را یكی از نرمافزارهای نیمه حرفهای برای انجام كارهای مختلف روی تصاویر نام برد.
این نرمافزار دارای محیط كار بسیار ساده ای است اما قابلیتهای بسیار زیادی را در خود جای داده است.
برخی از مهمترین قابلیتها و امكاناتی كه با استفاده از این برنامه در اختیار شما قرار میگیرد عبارتند از :
* مشاهده و چاپ تصاویر
* مشاهده اطلاعات تصاویر
* ویرایش نیمه حرفهای تصاویر
* اعمال افكتهای مختلف
تنها با یك كلیك
در این نرمافزار بیش از 25 ابزار مختلف برای انجام انواع تغییرات روی تصاویر وجود دارد كه دسترسی به هر یك از آنها تنها با یك بار كلیككردن نشانگر موس امكان پذیر است. محیط كاربری این نرمافزار بسیار ساده است و هر ابزار نیز تنظیمات مختلفی را در خود جای داده است كه با كلیك روی هر كدام از این ابزارها تنظیمات پیشرفته مربوط به آن ابزار در اختیار شما قرار میگیرد.
كارهایی همچون تنظیم رنگ، تنظیم روشنایی، كاهش نویز، افزایش شفافیت، حذف قرمزی چشمها، چرخش تصاویر، تصحیح پیكسلهای خراب، تغییر لنز، ایجاد تصاویر سیاه و سفید و ... از جمله عملكردهای مفیدی است كه توسط این برنامه بهراحتی قابل اجرا است.
نرمافزار Photo Snap در مجموعه نرمافزاریNero نسخه 7 و بالاتر وجود دارد و با وجود این نرمافزار در صورتی به نرمافزارهایی همچون فتوشاپ نیاز پیدا خواهید كرد كه بخواهید به صورت حرفهای به امر طراحی بپردازید. در غیر اینصورت این نرمافزار میتواند تمام نیازهای متداول شما برای كار بر روی تصاویر را برطرف كرده و جایگزینی بسیار مناسب برای برنامههای ویرایش عكس باشد.
در مجموعه نرمافزاریNero برنامهای با عنوانNero PhotoSnap Viewer نیز وجود دارد كه با استفاده از آن میتوانید به مشاهده دسته ای تصاویر موجود روی هارد دیسك خود بپردازید.
این نرمافزار بیش از 50 فرمت مختلف تصویری را پشتیبانی میكند كه فرمت نرمافزارهای حرفه ای ویرایش تصاویر همچون فتوشاپ نیز در لیست این فرمتها به چشم میخورد.برای آشنایی بیشتر با قابلیتها و امكانات این نرمافزار قدرتمند میتوانید همین امروز به لیست نرمافزارهای نصب شده در مجموعه نرمافزارهایNero در ویندوز خود مراجعه كنید.
انتقال برق بدون کابل بصورت بیسیم
انتقال نیروی برق بدون استفاده از سیم، از رویاهای دیرینه نویسندگان علمیتخیلی به شمار میرود. اما با پیشرفتهای مهندسی، ابزارهای همراه و خودروهای الکتریکی، این رویا به زودی به واقعیت میپیوندد.
کابلهای برق همواره گرد و غبار را به خود جلب میکنند. کامپیوترها، تلویزیونها و پخش کنندههای موسیقی هر ساله باریکتر میشوند، ولی سیمهای جمع شده در گوشه هر اتاق، یک مانع زشت بر سر راه مینیمالیسم واقعی است. آیا راهی برای حل این مشکل وجود دارد؟

بعد از آن دردسر شارژ تلفنها، امپیتری پلیرها و پیدیایها قرار دارد. معمولا خیلی دردسر ساز نیست، ولی خیلی پیش میآید که شارژ باطری را فراموش کنید و خانه را با یک باطری خالی ترک کنید. آیا زندگی سادهتر نمیشد اگر هنگامی که وارد یک ساختمان میشدید، نیروی برق به طور نامرئی به دستگاه شما تابیده میشد؟ ارتباطات بیسیم در همه جا وجود دارد، پس چرا ما نمیتوانیم برای همیشه دستگاههای الکترونیک خود را هم از کابلهای برق جدا کنیم. نیوساینتیست در مقالهای به پاسخی برای این پرسش پرداخته است.
تا کنون بهرهوری پایین انتقال توان و مسائل ایمنی، تلاشها برای انتقال بیسیم نیروی برق را بیاثر کرده بود، ولی چند شرکت نوآور جدید التاسیس و چند نام بزرگ، مانند سونی و اینتل، یک بار دیگر سعی دارند این امر را ممکن سازند. چند ساله اخیر شاهد ارائه سمینارهایی بوده است که وعده تامین نیروی الکتریکی مورد نیاز برای موبایلها، لپتاپها و تلویزیونها به صورت بیسیم میدهند. آیا ما به زودی شاهد وداع با سیم، یک بار و برای همیشه خواهیم بود؟
آرزویی به قدمت تولید برق
ایده انتقال بیسیم نیرو تقریبا به اندازه خود تولید برق قدمت دارد. در آغاز قرن بیستم، نیکلا تسلا پیشنهاد استفاده از کویلهای بزرگ برای انتقال برق از طریق لایه تروپوسفر اتمسفر به خانهها را داد. او حتی شروع به ساخت یک برج به نام واردنکلیف در لانگآیلند نیویورک کرد، که یک برج مخابراتی خیلی بزرگ بود که میتوانست با استفاده از آن ایده خود برای انتقال بیسیم نیروی برق را بیازماید. ولی داستان جایی قطع شد که حامیان مالی وی، هنگامی که دریافتند که هیچ راه عملی وجود ندارد که بشود مطمئن شد که مردم پول برقی را که از ان استفاده میکنند میپردازند، و در عوض شبکه برق سیمی گسترش یافت.
انتقال بیسیم دوباره در دهه 1960 بروز یافت، زمانی که یک هلیکوپتر مینیاتوری به نمایش درآمد که انرژی خود را از امواج مایکروویوی دریافت میکرد که از زمین به آن تابیده میشد. برخی ادعا کردند که یک روز ما قادر خواهیم بود که نیروی مورد نیاز فضاپیماهای خود را با تاباندن پرتوهای لیزر به آنها تامین کنیم. و به همین ترتیب، کارهای نظری زیادی بر روی احتمال تاباندن نیرو به زمین از فضاپیماهایی که انرژی خورشیدی را جذب میکنند، انجام شد.
با این وجود، انتقال نیروی بیسیم زمین به زمین در فاصله طولانی، نیاز به زیرساختهای گران قیمتی دارد، و با نگرانیها در مورد امنیت انتقال نیرو از طریق امواج مایکروویو پرتوان، خیلی از این ایده استقبال نشد.
دردسری به نام کابل برق
به رغم اینکه ما در آینده نزدیک شاهد یک شبکه نیروی بیسیم نخواهیم بود، ایده تاباندن انرژی در یک مقیاس کوچکتر به سرعت در حال گسترش است. این تا حد زیادی به این دلیل است که با وجود ارتباطات بیسیم، مانند وایفای و بلوتوث، و مدارهای الکتریکی که هر روز کوچکتر میشوند، اکنون کابلهای برق تنها مانع بر سر راه این هستند که کاملا قابل حمل شوند.

با این محرک جدید، مهندسین و شرکتهای نواور به استقبال این چالش رفتند و به رغم اینکه تاباندن انرژی هنوز در مرحله طفولیت قرار دارد، به نظر میرسد که سه حالت برای آینده آن متصور باشد. استفاده از امواج رادیویی برای انتقال الکتریسیته شاید مشخصترین راه حل باشد، چرا که در اصل از همان نوع از فرستندهای و گیرندهای استفاده میکنید که در مخابرات وایفای از آن استفاده میشود. شرکت پاورکست که در پیتزبورگ پنسیلوانیا مستقر است، به تازگی از این فناوری برای انتقال نیرویی در حد میکرووات و یا میلیوات در فواصل بیش از 15 متر برای حسگرهای صنعتی استفاده کرده است. آنها اعتقاد دارند که میتوان یک روز از رویکرد مشابهی برای شارژ ابزارهای کوچکی مانند کنترل از راه دور، ساعتهای زنگدار و یا حتی موبایل استفاده کرد.
یک احتمال دوم برای ابزارهای پرمصرفتر، تاباندن یک پرتو لیزر فروسرخ تنظیم شده به یک سلول فتوولتائیک است که پرتو را به انرژی الکتریکی بازتبدیل میکند. این رویکردی است که شرکت PowerBeam واقع در سنخوزه کالیفرنیا انتخاب کرده است، ولی تا کنون بازدهی آن تنها بین 15 و 30 درصد بوده است. درست است که میتوان از این روش برای تامین نیروی دستگاههای پرمصرفتر استفاده کرد، ولی در عمل تلفات زیادی دارد.
این فناوری برای تامین نیروی لامپهای بیسیم، بلندگوها و ابزارهای الکترونیک با مصرف برق کمتر از 10 وات به کار رفته است. در طول زمان و با ارتقای فناوری لیزر و سلولهای فتوولتائیک، شرکت امیدوار است که بازدهی بالاتر از 50 درصد هم امکان پذیر شود. گراهام میگوید: «هیچ دلیلی وجود ندارد که ما نتوانیم در نهایت یک لپتاپ را به این ترتیب شارژ کنیم». بر خلاف برخی از فناوریهای امکان پذیر دیگر، یک لیزر متمرکز انرژی کمی را در فواصل طولانی از دست میدهد، و بازدهی خود را از دست نمیدهد: «صد متر فاصله طوانی محسوب نمیشود».
پرتوهای دردسرساز
دیگران نسبت به عملی بودن این روش برای ابزارهای واقعا قابل حمل خوشبین نیستند، ابزاری که دائما در و بین اتاقها در حرکت هستند. منو ترفرز، رئیس کنسرسیوم نیروی بیسیم در هلند میگوید: «یک پرتو فروسرخ نمیتواند برای شارژ یک گوشی موبایل مناسب باشد، چرا که جای مشخصی ندارد». راه حل پاوربیم قرار دادن یک لامپ کوچک فلوئورسنت در دستگاه گیرنده است تا دوربینی که در فرستنده کار گذاشته شده است، بتواند آن را رهگیری کند و امواج لیزر را به همان سو بفرستد. مشکل دیگر این است که برای هر دستگاهی که میخواهید شارژ کنید باید یک پرتو مجزا فرستاده شود، مسئلهای که به گفته آریستیدیس کارالیس از امآیتی برای مهندسین دردسرساز خواهد بود، وی در حال حاضر مشغول کار بر روی یک سیستم جایگزین انتقال بیسیم نیروی برق است.
سومین احتمال نیز القای مغناطیسی است، که جذابترین انتخاب برای کاربردهای بزرگ محلی است. یک میدان مغناطیسی متناوب که از یک کویل ناشی میشودکه میتواند در کویل دیگری که در نزدیکی آن باشد، جریان الکتریکی را القا کند، این همان روشی است که خیلی از ابزارها مانند مسواکهای برقی و حتی برخی از موبایلها باطریهای خود را شارژ میکنند.
ولی مشکل اینجا است که به رغم اینکه درست در مجاورت کویل، بازدهی دستگاه خیلی خوب است ولی وقتی که حتی تنها چند میلیمتر فاصله وجود داشته باشد، این بازدهی به صفر میرسد.
این اصل شناخته شدهای است که در صورتی که دو شیء در فرکانس مشابهی رزونانس داشته باشند، انرژی مکانیکی منتقل شده، خیلی بیشتر میشود، وقتی که یک خواننده اپرا با صدای خود یک لیوان را به لرزش در میآورد از همین اصل استفاده میکند. کارالیس و همکارانش میخواستند تا ببینند که آیا میتوان به همین ترتیب بازدهی میدان مغناطیسی را در فواصل طولانیتر بالا برد یا نه.

گروه از یک کویل القایی متصل به یک خازن استفاده کردند. انرژی در مدار به سرعت بین یک میدان الکتریکی در خازن و یک میدان مغناطیسی در کویل نوسان میکند. فرکانس این لرزش توسط توانایی خازن برای ذخیره بار و قابلیت کویل برای تولید یک میدان مغناطیسی کنترل میشود. اگر فرکانس در مدار فرستنده انرژی با گیرنده متفاوت باشد، رزونانس اتفاق نمیافتذ. نتیجه این خواهد بود که انرژی ارسالی از سوی فرستنده هم فاز با انرژی که در گیرنده وجود دارد نخواهد بود و در نتیجه آن، این دو همدیگر را خنثی میکنند. ولی گروه به این نکته توجه داشت که اگر فرستنده و گیرنده رزونانت باشند، میدانها در دو کویل با هم سنکرون خواهند بود، که به این معنی است که تداخل آنها سازنده است و مقدار انرژی منتقل شده افزایش مییابد.
آنها نظریه خود را در سال 2007 با موفقیت آزمایش کردند، نتیجه: انتقال 60 وات در فاصله 2 متر، با بازدهی 50 درصد. گروه از آن زمان و برا پیشبرد این نظریه، یک شرکت تاسیس کرده که WiTricity نام دارد. سال ذشته، شرکت از دو کویل مربعی به عرض 30 سانتیمتر استفاده کرد، یکی در فرستنده و دیگری در گیرنده، تا یک تلویزیون 50 واتی را با بازدهی 70 درصدی، در فاصله نیم متری از منبع نیرو تغذیه کند. کارالیس میگوید: «در برخی موارد، افزایش بازدهی در اثر رزونانس میتواند بیش از صد هزار بار بیش از حالت بدون رزونانس باشد».
بر خلاف انتقال انرژی لیزری که نیاز به دید مستقیم داشت، میدان مغناطیسی روی گیرنده متمرکز نمیشود و میتواند از موانع بین فرستنده و گیرنده هم عبور کند.
شرکتهای بزرگ الکترونیکی نیز به سرمایه گذاری روی «انتقال رزونانسی» علاقه نشان دادهاند. برای مثال، سونی یک تلویزیون بیسیم را به نمایش گذاشته و اینتل نیز در حال سرمایه گذاری بر روی این فناوری برای دستهای از ابزارها است. امیلی کوپر، از محققین آزمایشگاه اینتل در سیاتل میگوید: «بازدهی انتقال نیرو کاملا مستقل از میزان توان است، در نتیجه میتوان برای لپتاپها، دستگاههای الکترونیکی برای مصرفکنندگان مانند تلویزیونها، و ابزارهای کوچکتر قابل حملی مانند موبایلها هم میتوان از همین روش استفاده کرد». به عبارت دیگر، بازدهی انرژی برای تغذیه یک تلویزیون پلاسمای بزرگ و یک پیدیای کوچک با استفاده از رزونانس به یک اندازه خواهد بود.
با چنین ارائههای نویدبخشی، به نظر محتمل میآید که انتقال نیرو بدون سیم، در آینده نقش مهمی در منازل ما بازی کند. در حال حاضر، یک استاندارد تکنیکی، که Qi نام دارد، برای تکنیک القای مغناطیسی غیر رزونانسی وجود دارد، و صفحات سازگار با آن نیز به زودی در دسترس خواهند بود. برای دیگر روشها هنوز زود است، ولی استانداردهای مشابهی نیز برای آنها ارائه خواهند شد.
مضرات برای انسان
ولی این فناوری با موانعی نیز روبرو خواهد شد. به یک دلیل، شما نگرانی در مورد انتقال پرتوهای نسبتا پرتوان انرژی از اتمسفر را نادیده گرفتهاید. برای مثال، انتقال لیزری را در نظر بگیرید: کارالیس میگوید که «انرژی بالایی که در پرتوهای اریک لیزر متراکم شده میتواند صدمات جدی به سلامتی افراد وارد کند». ولی در محصولات پاوربیم این امر خطرناک نخواهد بود. اگر دوربین کوچک روی فرستنده نتواند لامپ کوچک روی گیرنده را ببیند، در عرض چند هزارم ثانیه لیزر را خاموش میکند. و جهت افزایش ایمنی هم، اگر گیرنده یک قطعی ناخواسته در دریافت لیزر را حس کند، پیامی از طریق رادیو برای فرستنده ارسال میکند.
ولی قرار گرفتن در معرض امواج رادیویی و میدانهای مغناطیسی متناوب نیز خطرات بالقوه خود را دارد. اگر آنها گرما را به سلولهای ما ارسال کنند، میتوانند در یک بازه زمانی طولانی به بافتها آسیب وارد کنند. ولی با توجه به این که میزان امواجی که محصولات شرکتهایی مانند ویتریسیتی ما را در معرض آن قرار میدهند کمتر از حد مجاز استانداردها است، نباید خطر خاصی ما را تهدید کند.
ولی این ترس وجود دارد که میدانهای الکترومغناطیسی بافتها را از طریق یک مکانیزم دیگر غیر گرمایی تخریب کنند، مانند نگرانی که در مورد گوشیهای موبایل وجود دارد. وقتی که هیچ تحقیق گسترده در دسترسی برای آزمودن در معرض قرار گرفتن در طولانی مدت وجود ندارد، آنها مجبور بودند که به تحقیقات آزمایشگاهی اتکا کنند، که آنها هم هیچ تاثیر آشکار یا تکرار پذیری را پیدا نکردهاند. و این یعنی این که این قضیه مضر بودن یا نبودن امواج مایکروویو کماکان لاینحل باقی خواهد ماند.
ولی شاید نگرانی بیشتر مربوط به مسائل زیست محیطی باشد. در حالی که زمین هر روز گرمتر میشود، خیلی از مردم به دنبال راهی برای افزایش بهرهوری و ذخیره انرژی میگردند، تا به این ترتیب انتشار گازهای گلخانهای از نیروگاهها کاهش یابد. برای برخی از افراد، انتقال بیسیم نیروی برق با توجه به تلفاتش، به معنی یک گام رو به عقب خواهد بود.
شاید وقتی به تک تک ابزارها نگاه میکنیم، میزان اتلاف انرژی زیاد به نظر نرسد، ولی اگر کل خانه از یک سیستم بیسیم استفاده کند و این امر در تعداد زیادی از منازل اتفاق بیفتد، داستان دیگری خواهد بود. پرسش این است که چرا باید به جای کاهش تلفات مصرف برق، رو به یک سیستم بیسیم انتقال انرژی بیاوریم، فقط به این دلیل که زیباتر خواهد
بود
کنترل پنل
اگر شما هم مثل من زیاد به کنترل پنل سرکشی میکنید این ترفند ساده به کارتان میآید. میتوانید با تنظیمات ساده کاری کنید که نیازی نباشد صفحه کنترل پنل را هر دفعه باز کنید بلکه با بردن ماوس روی این گزینه، لیست عناوین داخلی کنار ان نمایش داده شود.
برای این کار روی تسک بار راست کلیک کنید و مطابق تصویر گزینه Properties را انتخاب کنید.

بعد از انتخاب Properties از تبهای بالا start Menu را انتخاب کنید و روی گزینه Customize کلیک کنید.

سپس از زیر منو control Panel، گزینه Display as a menu را انتخاب کنید. بدین ترتیب تمامی فایلهای درون کنترل پنل رو به روی این گزینه در استارت منو درج میشوند.

راست کلیک
میخواهید نرمافزاری که زیاد با آن سر و کار دارید را به منو راست کلیک اضافه کنید؟ میدانید چطور میشود یک نرمافزار را به منو راست کلیک اضافه کرد؟
برای این کار کافیست از رجیستری اقدام کنید.
برای دسترسی و اعمال تغییرات در رجیستری، ابتدا عبارت Regedit.exe را مطابق شکل در سرچ استارت منو تایپ کنید.

بعد از انتخاب رجیستری وارد منو HKEY_CLASSES_ROOT و بعد از ان وارد منو Directory و سپس زیر منو Background و بعد از ان shell را انتخاب کنید. به طور خلاصه:
HKEY_CLASSES_ROOTDirectoryBackgroundshell
حالا برای اضافه کردن هر نرم افزاری کافیست روی shell راست کلیک کنید و با فشردن گزینه New/Key مطابق تصویر، عنوان آن نرم افزار را انتخاب کنید. برای مثال من نرم افزار Notepad را اضافه میکنم.

در مرحله بعدی باید تنظیماتی انجام دهیم تا کلیدی که ساختهایم دستور را اجرا کند. برای این کار روی Notepad راست کلیک میکنیم و New/key را میسازیم و نام آن را command میگذاریم.
حالا باید مقدار command را تنظیم کنیم. به این ترتیب که روی گزینه default مطابق تصویر دو بار کلیک میکنیم و در صفحهی باز شده مسیر نرمافزار مورد نظر را قرار میدهیم. حالا میتوانید با راست کلیک به نرمافزار مورد نظر دسترسی داشته باشید.

کارلس پویول فوتبالش را از تیم محلی دهکده کوچکی به نام لاپوبلا ده سگور که در آن متولد شده بود آغاز کرد. استعداد او خیلی زود توجهات را به خود جلب کرد و در سن هفده سالگی جذب آکادمی بارسا در لاماسیا شد.
او به سرعت به ترکیب ثابت تیم دوم بارسا رسید و سپس پیشرفت کرد تا در دوم اوکتبر 99 به دستور لوئیز فن گال در برابر وایادولید کار خود را با تیم اصلی بارسا آغاز کرد. بازیهای او بیشتر و بیشتر شد تا اینکه او پست دفاع راست را به طور کامل از آن خود کرد. وی با استفاده از عزم و اراده بسیار قویش و همچنین با تلاش بسیار زیاد، کارلس پویول خود را با پست دفاع مرکزی وفق داد.
در فصل 2003-2004، او به عنوان کاپیتان سوم تیم انتخاب شد و نقش حیاتی در پیشرفت و صعود تیم به رده های بالای جدول لیگ را ایفا کرد. پویول در آن فصل 27 بازی در لیگ و 7 بازی در جام یوفا انجام داد.
با این حال، کارلس پویول تا فصل 2004-2005 برای کسب اولین جام خود با بارسا انتظار کشید. او در آن مقطع کاپیتان نخست تیم اصلی بارسا و یکی از ارکان موفقیت تیم رایکارد در قهرمانی در لیگ بود. در پایان فصل، رویای او به حقیقت پیوست و او جام قهرمانی لیگ را در نو کمپ بالای سر برد.
در طی فصل 2005-2006، او به همان خوبی فصل قبل بازی کرد. کاپیتان بارسا این افتخار را داشت که قبل از بلند کردن جام قهرمانی لیگ قهرمانان در پاریس پس از پیروزی خاطره انگیز برابر آرسنال در استادو فرانس، و قبل از بازی با اسپانیول در لیگ تیمش به عنوان قهرمان لیگ معرفی شود. پویول در کل فصل تنها پنج بازی را از دست داد که هیچ کدام به خاطر مصدومیت نبود. در سه بازی او به دستور سرمربی فرانک رایکارد به استراحت پرداخت و در دو بازی دیگری که بازی نکرد محروم بود. او همچنین یک گل در پیروزی خانگی 5-0 برابر رئال سوسیه داد در 30 اکتبر 2005 به ثمر رساند.
کارلس پویول یکی از اعضای تیم ملی اسپانیا نیز هست و در جام جهانی 2002 و جام ملتهای اروپا 2004 و جام جهانی 2006 به همراه این تیم شرکت کرد.
خصوصیات و ویژگی ها
کارلس پویول بازی خود را در تیم اصلی بارسا به عنوان دفاع راست شروع کرد اما رفته رفته به یک دفاع وسط عالی تبدیل شد. او شایستگی هایش را با تلاش بسیار زیاد و نظم و انظباط خود در درون زمین نشان داده است. او یک بازیکن نمونه نیز به شمار میرود، او هیچ گاه کارها را وقتی باید از حمله به دفاع رفت پیچیده نمی کند.
همچنین اگر شرایط ایجاب کند، توانایی بازی در پست دفاع چپ را نیز داراست. اگرچه او خیلی بلند قد نیست (178 سانتیمتر)، قدرت بدنیش او را در هوا بسیار قوی کرده است و در دفاع نفر به نفر با مهاجمینی که از او بلند قد تر هستند بسیار تواناست. وی همچنین علاقه زیادی به شرکت در حمله ها به خصوص روی ضربات آزاد و کرنرها دارد.
بیش از هر چیز، کارلس پویول به خاطره خصوصیات شخصیتیش و توانایی هایش برای هدایت تیم به عنوان کاپیتان و تعصبی که به پیراهن بارسا دارد الگوی تمام بازیکنان است. او یک مثال ایده آل از یک بازیکن در اختیار تیم است و وقتی که باید جلوی حمله تیم مقابل را بگیرد، دست به هیچ کار اضافه ای نمی زند.
افتخارات
بارسلونا
05- 2004 : لالیگا
06- 2005: سوپرجام اسپانیا
06- 2005: لالیگا
06- 2005: لیگ قهرمانان اروپا
07- 2006: سوپرجام اسپانیا
تیم ملی اسپانیا
2000: مدال نقره بازی های المپیک سیدنی
2008: مدال طلای بازی های یورو 2008
مشخصات فردی
نام:کارلس پویول سافورکادو
پست:مدافع
محل تولد:لا پبلا ده سگور
تاریخ تولد:1978-04-13
قد:178 سانتیمتر
وزن:80 کیلوگرم
نام واقعی :: David Villa Sanchez
متولد :: ۱۹۸۱/۱۲/۳
محل تولد :: لانگرئو - اسپانیا
قد :: 175 CM
وزن :: 69 KG
باشگاه های قبلی که داوید ویا در آن نیز حضور داشته اسپورتینگ گیخون بوده که در 2000 تا 2003 حضور داشته است و در اون باشگاه 52 گل زده .
باشگاه دیگر نیز رئال ساراگوسا بود که از سال 2003 تا 2005 در آن جا نیز حضور داشته و 31 گل زده است .
وی در حال حاضر در والنسیا بازی می کند و شماره وی نیز 7 است ، وی نیز آقای گل EURO 08 نیز شده است .
او نیز یک فرزند و یک همسر دارد .
افتخارات وی :: قهرمانی در جام حذفی اسپانیا (۲۰۰۴) با رئال زاراگوزا
قهرمانی در جام حذفی (۲۰۰۸) به همراه والنسیا قهرمانی در **** جام اسپانیا (۲۰۰۴)
قهرمانی در جام ملتهای اروپا (۲۰۰۸)
کسب عنوان دومی آقای گلی با ۲۵ گل زده (۲۰۰۶) کسب عنوان آقای گلی
در جام ملتهای اروپا (۲۰۰۸) برنده ی کفش طلای یورو ۲۰۰۸
همچنین او در 4 سالگی استخوان پاش شکست و دکترا گفتن او دیگر نمی تواند فوتبال بازی بکند ولی داوید ویا تسلیم نشد و موفق شد
بیوگرافی ژاوي هرناندس
ژاوي هرناندس کروواس
ژاوي تمام عمر فوتبالي خود را در نوکمپ گذرانده است. او زماني که تنها 11 سال داشت به بارسا پيوست. پيشرفت او بسيار سريع بود تا اينکه در فصل 97-98 از تيم جوانان وارد تيم دوم بارسا شد.
در تيم دوم بارسا او به مغز متفکر تيم جوردي گونزالو تبديل شد و به همراه تيم جواز صعود به دسته دوم را کسب کرد.
روياي ژاوي يعني شروع رسمي کار با تيم اصلي زماني تحقق يافت که او در تابستان 1998 در سوپر جام اسپانيا برابر مايورکا بازي کرد. او در ترکيب ثابت بود و گلزني کرد، شروعي که براي او بهتر از اين نميشد. ژاوي همچنين در قهرماني ليگ در فصل 1998-99 با مربيگري فن گال نقش مهمي را ايفا کرد که بارزترين مورد گل بسيار مهم او در نوئوو زوريا بود که شانس هاي تيم را براي قهرماني افزايش داد.
فصل 1999-2000 فصل خوبي براي ژاوي بود که به علت مصدوميت گوارديولا او براي قسمت اعظم فصل انتخاب اول بود. بعد از اينکه کاپيتان افسانه اي تيم را به مقصد فوتبال ايتاليا ترک کرد ژاوي به بازيساز تيم بدل شد و به اين کار ادامه داده است تا تمام استعداد و نبوغ خود را در اين پست به اثبات برساند.
در زمان مربيگري فن گال، رکساچ، آنتيچ و رايکارد ژاوي همواره يک مهره کليدي بوده است. اين حقيقت زماني اثبات ميشود که بدانيم او در طول اين مدت و در حاليکه هنوز فقط 25 سال سن دارد، 300 بازي رسمي انجام داده است.
در زمان مربيگري رايکارد، ژاوي نشان داده است که نه تنها ميتواند در قلب خط هافبک بازي کند، بلکه اين توانايي را دارد که در هر پستي در وسط زمين به بازي گرفته شود. اين توانايي را از آنجا ميتوان فهميد که او در قهرماني ليگ در فصل 2004-05 بازيکني بود که با انجام 36 بازي بيشترين بازي ها را انجام داد.
ژاوي در جام جهاني 2002 و جام ملتهاي اروپا 2004 حضور داشت و همچنان از اعضاي تيم ملي اسپانياست.
خصوصيات و ويژگي ها
ژاوي در تمام بازي ها بازيساز تيم است و هيچگاه ابدا عصبي نمي شود به طوريکه که با خونسردي فوق العاده اي تيم را هدايت ميکند. از زماني که او بازيساز بارسا شده است، بينايي و ديدی باورنکردني در درون زمين نشان داده است. او نمونه ديگري از کار خوبي است که در تيم جوانان بارسلونا انجام ميشود، خصوصا در پستي که به شماره 4 برميگردد و همانگونه که او به بلوغ رسيده توانايي بيشتري از خود بروز داده است و ميتواند هر گاه که مربي از او بخواهد خود را با پست هاي مختلف ميانه زمين وفق دهد.
پاس هاي روبه جلوي او و توانايي اش در برداشتن فشار از روي تيم و حفظ توپش که تقريبا از تمام بازيکنان ديگر بهتر است،از يک يک نقطه قوت درون زمين ساخته است. او همچنين در کارهاي دفاعي و در گرفتن توپ از حريف کاملا توانا است.
به علاوه، او خودش را در استفاده از توپ های مرده هم به خوبی نشان داده است، همانگونه که با شوت های قدرتمندش گلهای حساسی را از روی این موقعیت ها به ثمر رسانده است.
ژاوی روز دوم دسامبر سال 2005 را همیشه به یاد خواهد داشت. در طول تمرین در لاماسیا هافبک متولد ترسا از ناحیه زانوی چپ دچار مصدومیت شدید و پارگی لیگامنت شد. بعد از حدود پنج ماه او به میادین بازگشت. در بیست و نهم آوریل 2006 بازگشت و در مقابل کادیز بازی کرد و گفت" دوباره احساس یک فوتبالیست را دارم".او توانست به همراه بقیه هم تیمی هایش قهرمانی در لیگ و لیگ قهرمانان را جشن بگیرد.
بازیساز بارسا یکی از اعضای ثابت تیم ملی اسپانیا به رهبری لوئیز آراگونز در جام جهانی 2006 آلمان بود. جایی که تیم اسپانیا تا مرحله دوم پیش رفت و در آنجا به وسیله فرانسه حذف شد.
افتخارات
بارسلونا
2006-07 سوپرجام اسپانیا
2005-06 لیگ قهرمانان
2005-06 لالیگا
2005-06 سوپرجام اسپانیا
2004-05 لالیگا
1998-99 لالیگا
تیم ملی اسپانیا
2000 مدال نقره بازی های المپیک سیدنی
1999 قهرمانی زیر 20 سال جهان
مشخصات فردي
نام: ژاوير هرناندس کروواس
پست: هافبک
محل تولد: ترسا (بارسلونا)
تاريخ تولد: 1980-01-25
قد: 170 سانتيمتر
وزن: 68 کيلوگرم
Real Name : Mark Lochas Calloway
Height: 208 Cm
Weight: 145 Kg
Date Of Birth : March 24, 1962
From: Huston, Texas
Signature Move:
1 - Tombstone Pile Driver
2 - Last Ride Power Bomb
3 - Chokeslam From Hell
فرق چوک اسلم با چوک اسلم فرام ذ هیل در اینه که اولی فقط گردو رو میگیری ول دومی شورت رو هم می چسبی
Career Highlights: WWE Champion; World Tag Team Champion; WCW Tag Team Champion ; Hard Core Championship
Coaches : Don Jurdian
Date Of Entrance : 1989
Other Names :
Texas Red USWA
Master Of Pain USWA
The Punisher USWA
Mean" Mark Callous" WCW
Ted DiBiase WWF
Red Devil WWF - WWE
American Bad Ass WWF - WWE
The Phenom WWF - WWE
Dead Man ECW - WWF - WWE
Ministry Of The Darkness WWF - WWE
Original Dead Man WWF - WWE
Favourite Signature Move:
Takin Care of Business (Dragon Sleeper)
Old School
Balistic punches
The Big boot
Running DDT
The Clothesline
Enemies :
Bret Hart
Owen Hart
Shawn Michaels
Vince McMahon
The Rock
Mick Foley
Stone Cold Steve Austin
Triple H
Kane
Kurt Angle
Rob Van Dam
Booker T
Ric Flair
Paul Bearer
Mark Henry
&...
Honours :
WWE Championship (4 Times)
def. Hulk Hogan, November 27, 1991 Servivor Series
def. Sid , March 23, 1997 Wrestle Mania 13
def. Stone Cold Steve Austin, May 23, 1999 Over The Edge
def. Hulk Hogan , May 19, 2002 Judgment Day
World Tag Team Championship (6 Times)
w/Stone Cold Steve Austin def. Mankind & Kane July 26, 1998 Fully Loaded
w/Big Show def. X Pac & Kane , August 22, 1999 Summer Slam
w/Big Show def. Rock & Mankind, September 10, 1999 SD!
w/Rock def. Edge & Christian, September 10, 2000
w/Kane def. Edge & Christian, April 19, 2001 Brothers Of Destruction
w/Kane def. Dimond Doulas Page & Chris Canon, August 30, 2001 Brothers Of Destruction
WCW Tag Team Championship (1 Time)
w/Kane def Chalk Palombo & O hier , September 8, 2001
Hard Core Championship (1 Times)
def. Rob Van Dam, December. 9, 2001 Vengeance
.
Best Friends : Great Khali
THE UNDERTAKERکار خودش رو در سال 1989 با نام Texas Red در لیگ متوسط USWA آغاز کرد.
اولین مسابقه ش رو در مقابل بروزر برادی انجام داد و برد.
سپس به Master Of Pain و The Punisher ) ادب کننده )تغییر نام داد.
اون اولین قهرمانیش رو در اون لیگ تونست با نام Master Of Pain با شکست جری لولر (گزارشگر فعلی RAW( در 1 آوریل 1989 به دست بیاره که نام قهرمانی USWA Unified Heavyweight Title بود.
5 اکتبر همون سال در همون لیگ The Punisher تونست USWA Texas Heavyweight Champion بشه.
اواخر سال 1989 Mean" Mark Callous" شخصیت جدید World Championship Wrestling(WCW) شد.
در ابتدا اون هم تیمی Dan Spivey در تیم Sky Crapers شد و جانشین Sid معروف شد.
ولی اون در WCW هم زیاد دووم نیاورد و درنوامبر 1990 با WWF قرارداد بست.
شروع اون در WWF در سوروایور سیرس 1990 بود.
UnderTaker برای اولین بار در تیم Ted DiBiase با نام Million Dollar Team تونست Dream Team رو که برت هارت هم در اون بود شکست بده.
UnderTaker به وسیله ی دُن جاردین کچ حرفه ای رو آموزش دید.
نام همسرش سارا هست که مدتی هم در WWF بازی میکرد.
ازدواج اون ها در 21 جولای صورت گرفت.
قدش 2 متر و 8 سانتی متر هست.
وزن بدنش هم 147 کیلوگرم.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
همون طور که شاید بدونید UnderTaker یکی از افسانه های WWE هست و WrestleMania Legend بهش میگن چون 14 رستل منیا شرکت کرده و همه رو برده.
البته اگه ببازه باز هم افسانه میمونه.
1 - اولین رستل منیا که شرکت کرد سال 1991 رستل منیا 7 بود.
اون با کمک پال بیرر(Paul Bearer) در روز تولدش در لوس آنجلس-کالیفرنیا تونست Hacksaw" Jimmy Snuka" رو شکست بده.
البته تقلبی صورت نگرفت و بیرر منیجر بود.
2 - 5 آوریل 1992 در رستل منیا 8 در ایندیا پلیس-ایندیانا تونس Jake Roberts رو شکست بده.
بیرر این جا هم منیجر بود.
3 - 4 آوریل 1993 در رستل منیا 9 در لاس وگاس-نوادا تونست Giant Gonzalez رو شکست بده.
هاروی ویپل من منیجر گنزالس و بیرر منیجر UnderTaker بودند.
4 -2 آوریل 1995 در رستل منیا 11 در سیویک سنتر-هارت فورد تونست کینگ کونگ باندی رو شکست بده.
تد دی بیس منیجر کینگ کونگ UnderTaker منیجر نداشت.
5 - 31 مارس 1996 در رستل منیا 12 تونست دیزل(نش) رو شکست بده.
بیرر باز هم منیجر بود.
6 - 23 مارس 1997 در در رزمنت-هاریزن در رستل منیا 13 UnderTaker مسابقه سر WWF Heavyweight Title با Sid داشت.
سید گفت که من تنها کسی هستم که از UnderTaker نمیترسم.
و همون شب در مسابقه ش قهرمانی رو به UnderTaker باخت.
7 - 29 مارس 1998 در رستل منیا 14 در در بوستون در مسابقه ای که به برادر مقابل برادر معروفه UnderTaker برادر نصفه ی خودش کین رو شکست داد.
بیرر منیجر کین بود.
8 - 28 مارس 1999 در رستل منیا 15 در فیلادلفیا UnderTaker مرحوم Big Boss Man رو در یک مبارزه ی Hell In A Cell شکست داد و آخرش بیگ باس من رو دار زد.
البته بیگ باس من بعد برگشت و مرگش دلیل دیگه ای داره.
9 - 1 آوریل 2001 در رستل منیا 17 در هاستن تکزاس زادگاه خود UnderTaker این بار نوبت HHH بود که از UnderTaker شکست بخوره.
10 - 31 مارس 2002 در رستل منیا 18 در تورنتو-کانادا ریک فلر از UnderTaker در یک مسابقه ی بدون DQ شکست خورد.
11 - 30 مارس 2003 در رستل منیا 19 A-Train و Big Show از UnderTaker شکست خوردن.
این مسابقه Handicap بود و UnderTaker یه کمک کوچیک هم از یک استرالیایی تازه وارد به نام Nathan Jones گرفت.
12 - 14 مارس 2004 در رستل منیا 20 باز هم نوبت کین بود که در یک برادر در مقابل برادر دیگه از UnderTaker شکست بخوره.
13 - 3 آوریل 2005 در رستل منیا 21 در شیکاگو رندی اورتون که سر کل کل این که میخواست رکورد UnderTaker رو بشکونه با اون مسابقه داد.حتی با این که باباش با دست گچ گرفته کوبوند تو سر UnderTaker باز هم شکست نخورد و برنده شد.
14 - اخرین بار هم همین امسال تونست Mark Henry رو شکست بده .
---------------------------------------------------------------------------------------------------
UnderTaker ظاهراً خیلی به مردن علاقه داره.
تا جایی که من یادمه 4 بار گفتن مرده.
اولین بار در سوروایور سیرس 2003 وقتی با مک من بازی چال کردن داشت.
کین اومد کمک مک من و آندر تیکر رو چال کردن و گفتن که مرد.تا چند ماه هم گفتن مرده که برگشت.
نتیجه ی این مرگ این بود :
UnderTaker دارای لقب Dead Man یا مرد مرده هست.
بعد از تگ تیم شدن با کین اون به Red Devil یا شیطان سرخ تغییر شخصیت داد و بعد از این که مرد و دوباره برگشت دوباره شد Dead Man.
دومین بار در نو مرسی پارسال.
در بازی با جی بی ال،هایدنرایک که اون زمان تازه وارد و دوست جی بی ال بود به کمک جی بی ال میاد.
برنده ی اون بازی کسی بود که حریفش رو داخل نعش کش مینداخت.
هایدنرایک UnderTaker رو با کلروفرم بیهوش میکنه و داخل نعش کش میندازه.بعد با یه ماشین دیگه میکوبه به نعش کش و نعش کش آتیش میگیره.
سومین بار هم وقتی که رندی اورتون در نو مرسی امسال انداختش توی تابوت و تابوت رو آتیش زد.
چهارمین بار هم همین چند ماه پیش بعد از برگشتنش دوباره میندازش پشت ماشین مرحوم ادی و میکوبش به دیواره ی پشت استادیوم و ماشین آتیش میگیره که این دفعه مردنش چند روز بیش تر نبود.
سایر توضیحات و نکات جالب در مورد وی:
تیکر اولین فن last ride رو در 30 جوئن 2000 به ادج زد
وی جزو 100 کشتی گیر برتر قرن 20 میباشد.
در سال 1999 رهبر تیم ministry of the darkness بود.
اولین کمربند قهرمانی جهان را در survivor series 1991 گرفت.
در سال 1995 چشمان وی به شدت آسیب دید و مدتی هم در اتاق عمل با چشمان پانسمان شده گذراند.
تیکر در زندگیش 2 بار ازدواج کرده و از هر همسرش 2 فرزند دارد.در حال حاضر همسرش سارا کالوی نام دارد که دخترعمویش هست.
هم خودش و هم سارا به ورزش بوکس علاقه دارند.
قبل از اینکه کج کار شود بسکتبالیست حرفه ای بوده.
قد او در زندگی واقعیش 20 سانت کمتر از کشتی کج بوده(برای بلندترکردن قدش تلاش کرده)
از سال 1991 تا 1993 به هیچ وجه در بازی تک به تک نباخته بود.
در13 wrestlemania پی در پی مسابقه را نباخته.حریفان ناکام وی در رستلمینیا به ترتیب از جدید تا قدیم:
RANDY ORTON
KANE
BIG SHOW & A_TRAIN
RIC FLAIR
TRIPLE H
BIG BOSS MAN
KANE
SYCHO SID
KEVIN NASH
kING KONG BUNDY
GIANT GONZALEZ
JAKE ROBERTS
JIMMY SNUKA
یک پسر از همسر اول داره به نام گانر که متولد سال 1993 هستش و یک دختر متولد سال 2002 از سارا دارد.یک پسر به نام کوین از همسر اولش(جودی لین) هم دارد(متولد 1996)
پدرش فرانک در سال 2003 مرد.مادرش کاترین کالوی و برادران بزرگترش دیوید و مایکل و پاول و تیموسی میباشند.
پاول برادر بزرگش در اداره پلیس کار میکند.
آخرین بازی وی در WCW در مقابل lex luger بوده.
در WCW منجرش پاول هیمن(منجر سابق براک)بود.
در حال حاضر اولین کج کاریه که در فیلم هندی بازی کرده!!! اسم فیلم هندیش khiladiyon ka khiladi هست.در این فیلم تیکر هندی حرف میزند!!!!!!!!
بهترین دوست تیکرGREAT KHALI برایان لی یا همون آندرتیکر قلابی در سامراسلم 1994 هست.او در عروسی تیکر با سارا شرکت کرد.
در سال 2005 دخترش به نام گراسی متولد شد.
تابه حال 2 تا از کمربندهای قهرمانی خود را از هولک هوگن گرفته.
طی نظر خواهی های مردمی تیکر 28 بار به عنوانمحبوب ترین وبرترین کشتی کج کار انتخاب شده و از این نظر نیز اول میباشد و نفر دون کوین نش میباشد
/////////////////////////////////////////////////////////////////
طی مصابحه ای که باUndertakerدر مورد خالکوبیهایش شده گفته:
خالکوبی ها داستان درازی داره ، کاری که در حال رشده .
من هر دفعه شش تا هشت ساعت می شینم تا کار یه خالکوبی تموم بشه .
اکثر اینا توی کمپانی خالکوبی لاس وگاس کار شده .چ
وقتی شروع به این کار می کنم واقعاً حوصله ام سر میره .
من یه سری خالکوبی جمجمه ، شیاطین و جادوگر دارم .
یه جورایی همه چیز حالت قرون وسطایی داره .
من بخاطر توسعه کاراکترکشتی کجی خودم این کار رو انجام نمی دم .
این یه چیزشخصیه . ولی اینا یه جورایی با کار من تو تلویزیون تناسب داره .
من می بینم که خیلی از کشتی گیرا اسم خودشون رو
روی خودشون خالکوبی میکنن (عجب اشتباه بزرگی) .
من اینقدر زرنگ هستم که بدونم اسمها و شخصیتها تغییر می کنن .
همه خالکوبیهایی که انجام دادم با جاهایی که توشون زندگی
کردم و خواسته هایی که داشتم ، سر و کار دارن .
سارا از من پرسید آیا روزهای دیگه برای اینکار تاسف نمی خوری ؟
من گفتم :نه ، تا روزی که اونا از بین نرفتن و با من هستند تاسف نخواهم خورد .
ولی ممکنه من توی 60 سالگی جواب دیگه ای بدم !
چیزی که در مورد آندرتیکر در دبلیو دبلیو ای به نمایش در
نیامده این مطلب است که جذابیت این خالکوبی ها فقط بخاطر
قشنگ بودن آنها و توصیف کردن کاراکتر او نیست .
بلکه به این علت که نمایانگر شخصیت درونی او هستند .
در اینجا نگاهی خواهیم انداخت به عکس خالکوبی های آندرتیکر از مجله
خالکوبی بعلاوه عکسهای واضحی که از این مجله انتخاب شدن .
اون خالکوبی های زیادی داره . یکی از این خالکوبی ها
کلمه سارا روی گلوی اونه که اسم همسرشه .
اواین کار رو بعنوان هدیه ازدواج برای سارا انجام داده .
سارا ظاهراً پشت گردنش یه مارک خالکوبی شده داره و 3 تای دیگه که در
قسمتهای مختلف پنهان شده . سارا تصویر یک اسکلت رقصان
رو در پشت گردنش داره . هر دوی بازوهاش خالکوبی شدن .
یکی از خالکوبی هاش روی شکمشه که بی اس کی خونده می شه .
پایینش هم کلمه پراید (افتخار) قرار داره .
بی اس کی پراید بمعنی برادری جنگجویان تنهاست .
شایع شده که خالکوبی یک بازوی آندرتیکر بمعنی آینده است و اونیکی بمعنی گذشته .
توی یکی از مصاحبه های سایت دبلیو دبلیو ای ، از آندرتیکر
سؤال شد که خالکوبی روی گلوی اون چقدر درد داشت و اون
در جواب گفت : اونیکه روی گلومه ؟ یه کمی قلقلکم داد ( لبخند می زند )
اون یکی از کوتاهترین خالکوبی هایی بود که داشتم .
ولی خیلی سخت بود. خوشبختانه من طاقت زیادی در برابر درد دارم .
بعضی وقتها ، فکر می کنم که از اینکار لذت می برم .
ولی اینکار برای ضعف بنیه نیست .
نام اصلی : ری مستریو
تاریخ تولد : 12 دسامبر 1974
محل تولد : سان دیگو جنوب كاليفرنيا
قد : ۱۶۸ سانتیمتر
وزن : ۶۷ کیلوگرم
حرکات مورد علاقه : Diving Cross Body - Springboard Kick - Springboard Senton - Running Bulldog
حرکت پایانی : ۶۱۹
او کشتی کج حرفه ای را در سال ۱۹۸۹ دز لیگ های دسته پایین مکزیک آموزش دید .
نام همسر او آنجی است و یک پسر با نام دامینیک و یک دختر با نام آیلیاه دارد .
ری مستريو در رويال رامبل ۲۰۰۶ با قدرتمندی برنده شد .
قهرمانی ها : WWE Tag Team Champion - World Heaviweight Champion
World Tag Team Champion - Intercontinental Champion - United States Champion
ری مستریو با داشتن شخبیوگرافی و مسابقات کشتی کج ری مستریو
نام:ری مستریو
قد:5 فوت و 6 اینچ
وزن:165 ال بی اس
از شهر:san diego.ca
تاریخ ورود به کشتی کج:2002
فن های اصلی: 619 , west coast pop
از کشور:تیجوانا . مکزیک
او کچ حرفه ای رو در چند لیگ سطح پایین و سپس مکزیک ژاپن در سال 1989 شروع کرد.
در این مدت اون تونست عنوان های سبک وزن HHW ، عنوان اصلی لیگ MNW (مکزیک) ، عنوان تگ تیم WWA ، سبک وزن WWA سه بار ، عنوان اصلی بیگ MNT (مکزیک) را از آن خود کنه.
سپس به لیگ ECW رفت و بعد از فعالیت در اون جا سر انجام در سال 1996 به یکی از دو لیگ بزرگ اون زمان یعنی WCW راه پیدا کرد.
در ابتدای کارش در 16 جون اولین حضورش رو در گری امریکن بش انجام داد و در مقابل دین مالنکو شکست خورد و نتوانست عنوان سبک وزن رو از آن خود کنه. ولی در 8 جولای با شکست دین مالنکو در ماندی نایترو تونست برای اولین بار در WCW صاحب عنوان بشه.
صیت مثبت برای همه دوست داشتنی شده است . 27 اکتبر دین مالنکو با شکست ری عنوان رو پس گرفت.
28 مارس 1999 در ماندی نایترو ری به همراه بیلی کیدمن با شکست بنوا و دین مالنکو تونستند که عنوان تگ تیم رو به دست بیارن و در 9 می به پری ساترن و ریون باختند.
18 اکتبر در ماندی نایترو ری به همراه کنان بار دیگه عنوان تگ تیم رو به دست آورد و در 24 اکتبر به بوکر تی و استیوی ری باختند.
14 آگست 2000 ری این بار به همراه یوونتود در ماندی نایترو با شکست ومپایرو و گریت موتا بار دیگه عنوان تگ تیم رو به دست آورد.
26 مارس 2001 هم ری به همراه بیلی کیدمن با شکست کید رومئو و اسکیپر عنوان تگ تیم سبک وزن رو به دست آورد.
بعد از منحل شدن WCW ری به WWF و به SD! اومد.
10 اکتبر 2002 اولین قهرمانی ری در WWE بود.
اون به همراه اج با شکست براک لازنر و تجیری قهرمان تگ تیم SD! شد.ولی در نو مرسی 2002 اونو به بنوا و انگل باختند. ولی در 7 نوامبر تونستن انتقام بگیرن و بار دیگه قهرمانی رو بردن.
ولی باز هم در سوروایور سیرس 2002 در یک مسابقه ی سه تیمه در مقابل ادی/چاوو و انگل/ بنوا عنوان رو به گررو ها باختند.
5 جون 2003 ری با شکست مت هاردی تونست عنوان سبک وزن رو ببره. ولی در 25 سپتامبر تجیری عنوان رو از ری برد.
در اولین مسابقه ی WWE در سال 2004 در 1 ژانویه ری با شکست تجیری بار دیگه قهرمان سبک وزن شد.
در نو وی آت در 15 فوریه 2004 چاوو گررو با کمک پدرش تونست قهرمانی رو از ری بگیره(اصل اختلاف اونا سر ادی بود،چاوو با ادی بد بود و ادی رو زده بود]ری هم عصبانی شد و چاوو رو زد و درگیری به نو وی آت رسید.ری همیشه ادی رو دوست داشت).
در رستل منیا XX در 14 مارس ری با شکست چاوو بار دیگه قهرمان سبک وزن شد.
در 29 مارس در SD! اسایک دادلی با کمک دادلی ها قهرمانی رو از ری گرفت.
در 9 دسامبر 2004 ری و راب ون دم با شکست تجیری و دوپره توسنتد که قهرمان تگ تیم بشن. ولی در 13 ژانویه برادران باشام با شکست ری و RVD در یک مسابقه ی چهار تیمه که ادی/بوکر تی و لوتر/مارک جیندراک هم بودند قهرمانی رو از ری و RVD گرفتند.
ولی در نو وی آت ادی و ری با هم تگ تیم شدند و توسستن قهرمانی رو ببرند(این آخرین قهرمانی ادی بود.روحش شاد).
ولی در کارلیتو کابانا در 14 آوریل ری که مهمان کارلیتو بود MNM اومدند و ری رو زدند.ولی ادی به کمک ری نیومد و از ری عذر خواهی کرد و گفت که من در استادیوم نبودم.
Click this bar to view the original image of 740x416px and 220KB.
یه سری مشکلاتی هم این وسط پیش اومد که یه کم میونه ی ری و ادی شکر آب شد.
سر انجام MNM با تقلب ملینا و شکست ری و ادی در SD! در تاریخ 21 آوریل قهرمانی رو از اونا بردند.
بعد از بازی ادی اومد و ری رو کتک زد چون ری پین فال شده بود. ولی اونا هفته ی بعد خواستند که دوباره قهرمانی رو ببرند.ولی باز هم ملینا تقلب کرد و اونا دوباره باختند.
باز هم ری از ادی کتک خورد. و اختلافای ادی و ری آغاز شد و تا ماه ها ادامه داشت.
اختلاف اونا ماه ها ادامه داشت و سر انجام ادی بالاخره توست ری رو ببره و بی خیال ری شد. با این حال وقتی ادی مرد،ری کسی بود که از همه بیشتر برای ادی اشک ریخت.
هنوز هم ری با بازو بند یا تی شرت ادی میاد و حتی پیش اومد که چند بار برای ورود ری آهنگ ادی رو زدن یا ادی برای پیروز از فراگ اسپلش ادی استفاده کرد. در رویال رامبل هم ری نفر دوم وارد شد ولی تونست بازی رو ببره و بتونه یک قهرمانی رو برای رستل منیا انتخاب کنه.
ری حتی پیروزی خودش رو هم به ادی تقدیم کرد. ولی هفته ی بعد رندی که نفر 30 وارد شده بود و آخرین نفر توسط ری بیرون افتاد اومد و در مورد ادی حرف زد و ادی رو مسخره کرد.ری هم عصبانی شد و اونو زد.
سرانجام کار اونا به نو وی آت کشید و قرار شد برنده بازی قهرمانی رستل منیا رو ببره. و رندی هم با تقلب تونست که ری رو ببره.
بزرگترین افتخار او هم گرفتن کمربند سنگین وزن جهان در سال ۲۰۰۶ از کرت انگل بود. بعد از آن چند هفته بر سر کمربند سنگین وزن هم با رندی اورتون کورت آنگل و مارک هنری و داشت که همه را با برد خود بدرقه کرد.
در جاجمنت دی هم JBL را با فاروغ اسپلش (حرکت نهایی ادی) بازی را برد.
ری در ECW هم با سابو بازی کرد که آن بازی ناتمام باقی ماند
و اکنون هم باید با بوکرتی در گرت آمریکن بش بازی کنه. فن هایی که ری بیشتر روی حریفاش اجرا میکنه عبارتند از :
Super Huracanrana
The Nutcracker Suite
Springboard DivingHeadbuttDrop
Apron-Dive Bulldog Lariat
Apron-Dive Huracanrana
ArmbarStretch Hold
Asai Moonsault
Baseball SlideHeadscissors Takeover
BombsAway
Bronco Buster
Bulldog out ofBodyscissors
Catapult SomersaultHuracanrana Suicida
Sitdown GutwrenchPowerbomb
Dropping the Dime (Springboard Leg Drop)
HammerlockStretch Hold
Missile Dropkick
TheMisterio Express
Split-Legged Moonsault Splash
Tilt-a-WhirlHeadscissorsTakeover
TheszPressروی هم رفته ری کشتی کچ کار بسیار عالی و محبوبی هست.تنها دلیلی که تا الآن مانع بوده که اون قهرمان جهان بشه وزن کمشه
فنیشرها:
اسپرینگ بوارد اسپلش
619
فورگ اسپلش
سپرینگبوارد
استید سنتون
کومبینشن
تاریخ اومدن به کج:30 اوریل ۱۹۸۹
:افتخارات
عنوان سبک وزن HHW عنوان اصلی لیگ MNWمکزیکعنوان تگ تیم WWA ، سبک وزن WWA سه بار ، عنوان اصلی بیگ MNT مکزیک عنوان تگ تیمsmack down، گرفتن کمربند سنگین وزن جهان در سال ۲۰۰۶.نام همسر او آنجی و دارای یک پسر به نام دامینیک و یک دختر به نام آیلیاه هست
world heavyweight champion,
wwe tag team champion,cruseweight champion,
wcw tag team champion,
wcw cruseweight tag team champion,
2006 royal rumble winner
نام اصلی:Adam Copeland
لقب:Edge
تاریخ تولد:30اکتبر1973(33ساله)
محل تولد:Originally from Orangeville, Ontario
وضعیت:متهل
وزن:240 lbs
قد:6"4
مربیان او:
Ron Hutchison
Sweet Daddy Siki
Bret Hart
Leo Burke
Stu Hart
Dory Funk Jr
Tom Prichard
تاریخ ورود به کشتی کچ:(20ساله)1993
لقبهای دیگر:Sexton Hardcastle.......Adam Impact
حرکت پایانی:
The Downward Spiral
The Edgecution
حرکتهای مورد علاقه که زیاد استفاده میکنه:
The Spear
Missile Dropkick
Edge-O-Matic
The Crossbody
The Edgecator
Half Nelson Sitout Facebuster
Flying Spear
Electric Chair Drop
One Man Conchairto
دشمنان:
The J.O.B. Squad
The Ministry
The Hardy Boyz
The Dudley Boyz
Lance Storm
Christian
Rhyno
William Regal
Booker T
Kurt Angle
Chris Jericho
Eddie Guerrero
Chavo Guerrero
Evolution
Randy Orton
Chris Benoit
Shawn Michaels
Kane
Matt Hardy
Ric Flair
Mick Foley
John Cena
Rob Van Dam
نام : ریکاردو ایزاکسون داس سانتوز لیته کاکا
تولد:1982/4/22
محل تولد:برازیلیای برزیل
قد:۱۸۵
وزن:۷۳
نام پدر : بوسکو ایزاکسون پریرا لیته مهندس راه و ساختمان
نام مادر: سیمون کریستیانو داس سانتوز لیته دبیر زیست شناسی
نام برادر: رودریگو ایزاکسون داس سانتوز لیته فوتبالیست در تیم ریمینی سری ب ایتالیا
دین: مسیحی پروتستان(گرایش به دین اسلام شایعه بود)
رنگ مورد علاقه: سفید
آشامیدنی مورد علاقه:آب
بازیگر مورد علاقه: جولیا رابرتز، تام هنکس
موسیقی : موسیقی کلیسا
فیلم مورد علاقه:گلادیاتور.تروی
کتاب مورد علاقه: انجیل بقیه داخل ادامه مطلب
حکایت (غرور)
در دوران گذشته دو برادر یکی به نام «ضیاء» و دیگری به نام «تاج» در شهر بلخ زندگی می کردند. ضیاء مردی بلندبالا و با این حال بذله گو، نکته سنج و خوش اخلاق که واعظ شهر هم بود. در عوض، برادرش تاج قدی بسیار کوتاه داشت، ولی از علم بالایی بهره می برد، به گونه ای که ملقب به شیخ الاسلام بود. به همین سبب به برادرش به دیده حقارت می نگریست. حتی از وجود او خجالت می کشید. روزی ضیاء به مجلس برادرش تاج که پر از شخصیت های بزرگ بود وارد شد، ولی غرور علمی تاج مانع از آن شد که به احترام برادرش بایستد. ازاین رو، نیم خیز شد، به سرعت نشست. وقتی ضیاء از برادرش آن حرکت ناپسند را دید، با کنایه ای که حکایت از نکته سنجی او داشت، فی البداهه به مزاح گفت: «چون خیلی بلند قامتی، برای ثواب، کمی هم از آن قامت سروت بدزد».
نکته ه
این حکایت بیانگر این مهم است که غرور بی جا و دل بستگی به ظواهر دنیا، از صفات ناپسند اخلاقی است که می تواند بر چشمان حقیقت بین انسان پرده حجاب بکشد و او را از دست یافتن به سعادت باز دارد و مقدمات هلاکتش را فراهم سازد. چنان که امام علی علیه السلام می فرماید:
«کسی که به نفس خویش مغرور گردد، او را به هلاکت و نابودی تسلیم کند.» و هموست که می فرماید: «بدبخت کسی که به حال خود مغرور گردد و فریفته آرزوهای خود گردد».
بیچاره آن که ظواهر دنیا او را از واقعیت ها غافل کند و با آموختن چند جمله، اندوختن چند سکه، فزونی قوم و قبیله یا با رسیدن به قدرت و شهرت و محبوبیت، مغرور و دچار آفت خودبینی شود.
گفتنی است در این میان، غرور علمی، موضوعی قابل توجه است؛ زیرا تعداد قابل ملاحظه ای از اهل دانش را دچار لغزش کرده است. در حکایتی پیرامون ابن سینا آمده است:
آن حکیم فرزانه در اوان جوانی از فراگیری علوم زمان بسیار سرمست بود. روزی به مجلس درس ابوعلی مسکویه، دانشمند معروف آن روزگار حاضر شد و با کمال غرور گردویی را به مقابل او افکند و گفت: «مساحت سطح این گردو را تعیین کن.» ابن مسکویه هم در پاسخ، کتاب طهارة الاعراق را که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود، در مقابل او نهاد و گفت: «تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت گردو را تعیین کنم. تو به اصلاح خود محتاج تر از من به تعیین مساحت این گردو هستی».
گویند: ابن سینا از این گفتار خود شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت.
مَرد را خودبینی و کبر و غرور | می کند از درگه توفیق دور |
آن چنان کز درگه قرب کریم | دور شد ابلیس مردود رجیم |
صغیر اصفهانی
پیام متن:
دوری از غرور و گرایش به فروتنی.
حکایت (چاپلوسی)
سلطان محمود را در حالت گرسنگی خوراک بادنجان بورانی پیش آوردند. خوشش آمد. گفت: «بادنجان طعامی است خوش.» ندیمی به تعریف از بادنجان پرداخت. سلطان چون سیر شد، گفت: «بادنجان سخت مضر چیزی است.» ندیم باز درباره مضرات بادنجان زیاده روی کرد. سلطان گفت: «ای مردک تا این زمان به تعریف از آن می پرداختی؟»
گفت: «من ندیم توأم، نه ندیم بادنجان. مرا چیزی باید بگویم که تو را خوش آید، نه بادنجان را».
عبید زاکانی ادیب توانا در این حکایت طنز به زیبایی، چهره نازیبای افراد چاپلوس را می نمایاند که می کوشند با چرب زبانی، ضدارزش ها را ارزش و بدی ها را نیکی، پلیدی ها را زیبا و یا برعکس اینها نشان دهند و مردم را بفریبند.
شگفتا که بیشتر افراد ضعیف و فرومایه که چیزی بارشان نیست و بر اثر روابط و زد و بندها به مقام و موقعیتی دست یافته اند، از مدح و ستایش این گونه افراد لذت می برند و بساطشان را روز به روز گسترش می دهند، ولی افراد بالیاقت و شایسته که نیازی به تعریف و تمجید بی جا نمی بینند، به شدت با آنها مقابله می کنند.
امام علی علیه السلام می فرماید: «زنهار پرهیز کن از چاپلوسی و تملق که از خصلت ایمان نیست».
ناگفته نماند تملق و چاپلوسی، شخصیت گوینده را تخریب و مخاطب را مغرور می سازد.
پیام متن:
پرهیز از تملق و چاپلوسی برای حفظ ایمان.
حکایت (خاموشی)
معاویه خلیفه اموی با عقیل، برادر امام علی علیه السلام نشسته بودند. معاویه رو به حاضران کرد و گفت: ای اهل شام! این کلام خداوند متعال را شنیده اید که می فرماید: «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ» (بریده باد دو دست ابی لهب) (لهب:) گفتند: آری. معاویه گفت: «ابولهب» عموی عقیل است. عقیل هم بلافاصله گفت: ای اهالی شام این کلام خداوند متعال را شنیده اید که می فرماید: «وَ امْرَأَتُهُ حَمّالَةَ الْحَطَبِ» (و زن او که حمل کننده هیزم است.) (لهب: 4) گفتند: آری. عقیل گفت: «حمّالة الحطب» عمه معاویه است.
در این حکایت، جامی فواید خاموشی در برابر عیوب دیگران را یادآور می شود. اگرچه سکوت و خاموشی در برابر انحراف ها، ستم ها، حق کشی ها و سم پاشی های دشمنان دین، عملی ناپسند و نابخشودنی است، ولی در برابر عیوب خود و دیگران نشانه خرد، آگاهی، تیزهوشی و عبادت است. چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «سکوت والاترین عبادت هاست».
زیرا استوارتر از شیوایی در گفتار، خموشی است در جایی که سخن گفتن شایسته نیست. از سوی دیگر، چون خموشی، عیب ها را در خود پنهان می دارد، «خزانه داری برتر از خاموشی نیست.»
با وجودی که سکوت در برابر عیب های خود و دیگران سهل و آسان می نماید، ولی در عمل کاری بس مشکل است که گاه حتی باهوش ترین افراد از آن به دلایل گوناگون از جمله غوطه ور شدن در گناه، خودخواهی و خودپسندی غافل می شوند. به گونه ای که پرده های غرور بر چشمان آنها سایه می افکند و بدون توجه به عیب های خود به عیب جویی از دیگران می پردازند و با زبان خویش، زمینه برملاشدن عیب های خود را فراهم می کنند. این واقعیتی است که در منابع دینی هم بدان تأکید شده است. امام علی علیه السلام می فرماید: «هر که عیب جویی کند، عیب جویی شود و هر که دشنام دهد پاسخ شنود».
در حکایت بالا نیز معاویه با تمام سیاسی کاری و هوشمندی اش، به سبب غوطه ور شدن در گناه و خودخواهی، یک لحظه از نسب خویش غافل شد و به قصد تحقیر، نَسب عقیل را به ابولهب نسبت می دهد، ولی غافل از اینکه عقیل جسورتر و نکته سنج تر از آن است که بتوان از او عیب جویی کرد. ازاین رو، با آگاهی کامل از پیشینه ننگین معاویه با پاسخی به هنگام او را سرافکنده می سازد. در حالی که معاویه می توانست با سکوت و خاموشی و حفظ اسرار و عیب خویش مرتکب گناه عیب جویی از دیگران هم نشود. بی شک، سعادتمند و خردمند کسی است که بر عیب دیگران سرپوش بگذارد و بر عیب خود بینا باشد.
عیب مردم را مگو ای خودپرست | عیب جویی هم به دنبال تو هست |
تو عیوب دیگران سازی بیان | دیگری عیب تو آرد بر زبان |
گر خردمندی و داری عقل و هوش | تا توانی عیب ها را پرده پوش |
صغیر اصفهانی
پیام متن:
خموشی به موقع، انسان را از لغزش هایی چون عیب جویی نگه می دارد.
حکایت (تبلیغ نازیبای دین)
فردی با صوت نازیبا، مشغول تلاوت قرآن بود. صاحب دلی بر او گذشت و گفت: ماهیانه چه مبلغی برای تلاوت قرآن دریافت می کنی؟ قاری قرآن گفت: مبلغی در قبال تلاوت قرآن دریافت نمی کنم. فرد صاحب دل دوباره پرسید: پس چرا به خود زحمت تلاوت را می دهی؟ تلاوت کننده قرآن گفت: برای رضای خدا می خوانم. فرد صاحب دل گفت: رضای خدا در این است که بدین شیوه قرآن را تلاوت نکنی.
سعدی در این حکایت و در چندین حکایت دیگر در کتاب ارزشمند گلستان به این مهم پرداخته است و بر این باور است که اگر قرار است سمبل یا نمادی از دین (تلاوت قرآن، اذان، موعظه و...) به جامعه عرضه شود، باید زیبا و دلپذیر ارائه گردد که سبب رونق بازار مسلمانی شود، نه سبب رکود آن. به همین سبب در این حکایت از صوت نازیبای قاری قرآن انتقاد می کند و می گوید:
گر تو قرآن برین نمط خوانی | ببری رونق مسلمانی |
جالب اینکه مولانا هم در مثنوی به نوعی دیگر، از نازیبا معرفی کردن دین انتقاد می کند و در حکایتی نغز از مؤذن بدصدایی در آبادی سخن به میان آورده است که نیمی از مردمان آن مسلمان و نیم دیگر کافر بودند و او همچنان اذان می گوید و به اعتراض مسلمانان توجهی نمی کند. تا اینکه صدای ناهنجار او سبب می شود، دختر کافری که قصد داشت مسلمان شود، تصمیم خود را رها کند. پدر دختر که نمی خواست او مسلمان شود، با خشنودی از این واقعه شوم برای تشکر از مؤذن بدصدا، هدیه هایی به ارمغان برای او می آورد و می گوید:
آنچه کردی با من از احسان و بر | بنده تو گشته ام من مستمر |
20 نکته واسه شاد بودن
۱-سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود.
۲-تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.
۳-به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.
۴-در شادی های مردم شریک شو.
۵-نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .
۶-از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .
۷-در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .
۸-در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .
۹-دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .
۱۰-در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .
۱۱-با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.
۱۲-خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .
۱۳-اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .
۱۴-کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .
۱۵-با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .
۱۶-در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .
۱۷-هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .
۱۸-دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.
۱۹-تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد دوستانت .
۲۰-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش
10 راه برای شاد شدن فوری
1. در خانه تان تاب ببندید. هیچ چیز مفرح تر از داشتن یک تاب در حیاط خانه نیست. دوستان، همسایه ها و حتی غریبه ها ممکن است بیایند و بخواهند با شما بازی کنند. یک روز مادری با دو بچه کوچکش وارد خانه ما شدند. نمی توانستند من را ببینند اما من صدای زن را شنیدم که به بچه هایش می گفت، "نگاه کنید اینجا خانه همان زنی است که تاب دارد. اون خیلی زن باحالیه!"
2. سنت های خودتان را داشته باشید. چرا باید سبزی پلو با ماهی شب عید کنار همه اعضای خانواده را فقط یکبار در سال بخورید؟ همه همیشه می گویند، "بیشتر از اینها باید دور هم جمع شویم و از این مراسم ها داشته باشیم." ما خودمان سه بار در سال همچنین مراسمی می گیریم و سبزی پلو با ماهی را با همه متعلقاتش که شب عید درست می کنیم، آماده می کنیم و کنار هم جمع می شویم و شبی خوب و خاطره انگیز برای خودمان درست می کنیم.
3. شیرینی ای شکلاتی درست کنید و بی دلیل آنها را به یک غریبه هدیه کنید. وقتی از منطقه امن خودتان بیرون بروید می توانید ارزشمندترین لحظات زندگی را برای خودتان بسازید. خاطره انگیزترین هدیه همیشه غیر منتظره ترین آنهاست. وقتی یک ظرف شیرینی شکلاتی به کسی هدیه کنید، لبخندی که روی لبهای فرد مقابل می نشیند واقعاً شگفت انگیز است. آنجاست که می توانید کلی با آن غریبه حرف بزنید و بخندید و لحظاتی را بسازید که هیچکدامتان فراموشتان نشود.
4. خودتان را مسخره کنید و بخندید. دفعه بعد که کاری خجالت آور انجام دادید آن را پنهان نکنید. آن را برای دوستان و اعضای خانواده تعریف کنید و با هم دقایقی را بخندید و شاد باشید.
5. بزرگترین و پر سر و صداترین مشوق خود باشید. من نامه ای برای خودم نوشتم و در آن همه خصوصیات و ویژگی های خوبم را یادداشت کردم و توضیح دادم چرا می توانم دوست خیلی خوبی برای هر کسی که دنبال دوست است، باشم. اول خجالت می کشیدم که از خودم تعریف کنم اما اگر خودم خودم را تحسین نکنم چطور می توانم از دیگران انتظار داشته باشم ویژگی های خوب من را ببینند؟
6. اجازه ندهید آتش نشان زیرتختتان خانه کند. چه می شد “اگرها” را دور بریزید. اگر قرار است ساعت 3 نصفه شب آتش سوزی برایتان اتفاق بیفتد، باید تمرین کنید (مثل تمرین های استفاده از کپسول آتش نشانی که در مدرس انجام می دادیم درحالیکه جایی آتش نگرفته بود). وقتی دچار ترس یا اضطراب می شوید، من همیشه این جمله را به یاد می آورم، "یک نفر باید وقتی بچه بودم این را به من می گفت." این شعار هیچ ارتباطی به ترس من ندارد اما باعث می شود چرخه های نگرانی من متوقف شوند چون قبل ازاینکه بحران پیش بیاید من آن را تمرین کرده ام.
7. کهنه ها را دور بریزید تا جا برای چیزهای جدید داشته باشید. من در یک خانه قدیمی زندگی می کنم. شاید رمانتیک به نظر برسد و البته هم اینطور است اما تازمانیکه بخواهید جایی برای نگه داشتن چیزی پیدا کنید. فقط با داشتن چهار کمد کوچک و نبود انباری هر چیزی جای خودش را دارد. قاعده ای که دنبال می کنم این است که اگر چیز جدیدی بخرم، یک چیز قدیمی را باید دور بیندازم. این فرمولی است که باعث می شود بتوانم زندگیم را متعادل و متوازن نگه دارم چون باعث می شود این سوال را از خودم بپرسم، "واقعاً چه چیزی برایم مهم است؟"
8. شکافهای شخصیتتان را قبول کنید. من فهمیده ام که من کمی عجیب هستم. شخصیت من جنبه های گیج کننده ای دارد و گاهی اوقات می بینم که دلم می خواهد دور بریزمشان. اما بعد یاد این قسمت از یکی از ترانه های لئونارد کوهن می افتم که میگوید، "هر چیزی شکاف هایی دارد که از همانجا نور وارد آن می شود." پس بااینکه ممکن است خیلی ها این جنبه های خاص شخصیت من را شکاف هایی در شخصیم بدانند، آن نوری که از آن شکاف ها واردم می شود باعث می شود فردی خلاق و به نظر خودم جالب باشم.
9. برای یکی یادداشت بگذارید. وقتی کاری کنید که یکی از دوستانتان بفهمد که به او فکر می کرده اید باعث می شود لبخندی روی لبهای او و البته خودتان بیاورد. خیلی وقت ها ایمیل های کوتاهی مثل این به دوستانم می زنم، "دیروز که برای خرید رفته بودم یک بلوز آبی خیلی خوشگل دیدم، من را یاد بلوزی که پارسال برای ناهار بیرون رفته بودیم پوشیده بودی انداخت. آبی خیلی به تو می آید سعی کن بیشتر آبی بپوشی!" شاید وقتی ایمیل را بفرستم احساس عجیبی به من دست بدهد اما نوشتن آنها لبخندی روی لبهایم می آورد و می دانم برای دوستم هم همینطور است.
10. اشکالی ندارد اگر گاهی اوقات قوانین را بشکنید. قانونی که موقع بچگی در خانه ما بود این بود، "اگر کاری را شروع کردی باید تمامش کنی." به خاطر همین بود که همیشه در کتابخانه کتاب های نازک را برای خواندن انتخاب می کردم. اما الان که بزرگ شده ام اگر کتابی را دوست نداشته باشم خیلی راحت دست از خواندن آن بر می دارم. خیلی وقت ها هم کمی از اول کتاب می خوانم، کمی از آخر آن و کمی از وسط.این کتاب متعلق به خودم است چرا نباید اینکار را بکنم؟ هیچ قانونی وجود ندارد. برای این آن کتاب را می خوانم که از آن لذت ببرم پس هر طور که بیشترین لذت را ببرم آنرا می خوانم
گویند در زمان دانیال نبى یك روز مردى پیش او آمد و گفت : اى دانیال امان از دست شیطان ، دانیال پرسید: مگر شیطان چه كرده ؟ مرد گفت : هیچى ، از یك طرف شما انبیاء و اولیاء به ما درس دین و اخلاق مى دهید و از طرف دیگر شیطان نمى گذارد رفتار ما درست باشد، كار خوب بكنیم و از بدیها دورى نماییم . دانیال پرسید: چطور نمى گذارد؟ آیا لشكر مى كشد و با شما جنگ مى كند و شما را مجبور مى كند كه كار بد كنید. مرد گفت : نه ، این طور كه نه ، ولى دایم ما را وسوسه مى كند، كارهاى بد را در نظر ما جلوه مى دهد. شب و روز، ما را فریب مى دهد و نمى گذارد دیندار و درست كردار باشیم .
دانیال گفت : باید توضیح بدهى كه شیطان چه مى كند، ببینم ، آیا مثلا وقتى مى خواهى نماز بخوانى شیطان نمى گذارد نمازت را بخوانى ؟ آیا وقتى مى خواهى پولى را در راه خدا بدهى شیطان مانع مى شود و نمى گذارد؟ آیا وقتى مى خواهى به مسجد بروى شیطان طناب به گردنت مى اندازد و تو را به قمارخانه مى برد؟ آیا وقتى مى خواهى با مردم خوب حرف بزنى شیطان توى دهانت مى رود و از زبان تو با مردم حرف بد مى زند؟ آیا وقتى مى خواهى با مردم معامله بكنى شیطان مى آید و زوركى از مردم پول زیاد مى گیرد و در جیب تو مى ریزد؟ آیا این كارها را مى كند؟
مرد گفت نه : این كارها را نمى تواند بكند ولى نمى دانم چطور بگویم كه شیطان در همه كارى دخالت مى كند، یك جورى دخالت مى كند كه تا مى آییم سرمان را بچرخانیم ما را فریب مى دهد، من از دست شیطان عاجز شده ام ، همه گناههاى من به گردن شیطان است . دانیال گفت : تعجب مى كنم كه تو اینقدر از دست شیطان شكایت دارى ، پس چرا شیطان هیچ وقت نمى تواند مرا فریب بدهد، من هم مثل توام ، شاید تو بى انصافى مى كنى كه گناه خودت را به گردن شیطان مى گذارى .
مرد گفت : نه من خیلى دلم مى خواهد خوب باشم ولى شیطان با من دشمنى دارد و نمى گذارد خوب باشم . دانیال گفت : خیلى عجیب است ، كجا زندگى مى كنى ؟ مرد گفت : همین نزدیكى ، توى آن محله ، و از دست شیطان مردم هم خیال مى كنند كه من آدم بدى هستم ، نمى دانم چه كار كنم ، دانیال پرسید: اسم شما چیست ؟ مرد گفت : اسمم عم اوغلى است .
دانیال گفت عجب ، عجب پس این عم اوغلى تویى .
مرد گفت : چه طور مگر شما درباره من چیزى مى دانید؟ دانیال گفت : من تا امروز خبرى از تو نداشتم ، ولى اتفاقا دیروز شیطان آمد اینجا پیش من و از تو شكایت داشت و گفت : امان از دست این عم اوغلى .
مرد گفت : شیطان از من شكایت داشت چه شكایتى ؟
دانیال گفت : شیطان مى گفت : من از دست این عم اوغلى عاجز شده ام ، عم اوغلى خیلى مرا اذیت مى كند، عم اوغلى در حق من خیلى ظلم مى كند... آن وقت از من خواهش كرد كه تو را پیدا كنم و قدرى نصیحتت كنم كه دست از سر شیطان بردارى . مرد گفت : خوب شما نپرسیدید كه عم اوغلى چه كار كرده ؟ دانیال گفت : همین را پرسیدم كه عم اوغلى چه كار كرده ؟ شیطان جواب داد كه هیچى ، آخر من شیطانم و مورد لعنت خدا هستم . روز اول كه از خدا مهلت گرفتم در این دنیا بمانم براى كارهایم قرار و مدارى گذاشتم ، قرار شده است كه تمام بدى ها در اختیار من باشد و تمام خوبیها در اختیار دینداران ، ولى این عم اوغلى مرتب در كارهاى من دخالت مى كند، پایش را توى كفش من مى كند، و بعد دشنام و ناسزایش را به من مى دهد. مثلا مى تواند نماز بخواند ولى نمى خواند، مى تواند روزه بگیرد ولى نمى گیرد، پولش را مى تواند در كار خیر خرج كند ولى نمى كند. صد تا كار زشت و بد هم هست كه مى تواند از آن پرهیز كند ولى پرهیز نمى كند و آن وقت گناه همه اینها را به گردن من مى اندازد. شراب مال من است عم اوغلى مى رود و مى خورد، دو رنگى و حیله بازى از هنرهاى مخصوص من است ولى عم اوغلى در كارهایش حقه بازى مى كند، مسجد خانه خداست و میخانه و قمار خانه مال من است ولى او عوض این كه به مسجد برود دایم جایش در خانه من است . بد زبانى و بد اخلاقى مال من است ولى عم اوغلى به اینها هم ناخنك مى زند. چه بگویم اى دانیال كه این عم اوغلى مرتب بر سر من كلاه مى گذارد و آن وقت تا كار به جاى باریك مى كشد مى گوید بر شیطان لعنت . وقتى معامله مى كند و مردم را در خرید و فروش فریب مى دهد پولش را در جیبش مى ریزد ولى تهمتش را به من مى زند، آخر من كى دست او را گرفته ام و روزه اش را باطل كرده ام . آخر اى دانیال من چه هیزم ترى به این عم اوغلى فروخته ام . من چه ظلمى به این مرد كرده ام كه دست از سر من بر نمى دارد. خواهش مى كنم شما كه همیشه مرا نصیحت مى كنید این عم اوغلى را احضار كنید و بگویید دست از سر من بردارد و... شیطان این چیزها را گفت و خیلى شكایت داشت و من هم در صدد بودم كه تو را پیدا كنم و بگوییم پایت را از كفش شیطان در بیاورى . خوب ، وقتى تو در كارهاى شیطان دخالت مى كنى او هم حق دارد، در كارهاى تو دخالت كند و روزگارت را سیاه كند. اما تو مى گویى كه شیطان هرگز به زور و جبر تو را از راه به در نبرده و فقط وسوسه كرده ، در این صورت تو باید به وسوسه او گوش ندهى و سعى كنى به گفتار و رفتار نیك پایبند باشى ، آن وقت تو هم مى شوى مثل دانیال ، و نه تو از شیطان گله دارى و نه او از تو شكایت دارد. وقتى تو خودت بد مى كنى و بر شیطان لعنت مى كنى شیطان هم حق دارد كه از تو شكایت كند. تو باید آن قدر خوب باشى كه شیطان نتواند تو را لعنت كند. عم اوغلى با شنیدن این حرفها خیلى شرمنده شد و جواب داد: حق با شماست ، تقصیر از خودم بود كه دست به كارهاى شیطان مى زدم ، باید خودم خوب باشم و گرنه شیطان گناه مرا به گردن نمى گیرد، اى لعنت بر شیطان
براساس یك ماجراى واقعى
مورچه هاى نگران اطراف سنگ قبرت مى خزیدند و با هر خزش خود نبودنت را به یادم مى آوردند.
پرندگان قبرستان ده دور افتاده مان وقتى دختر بچه اى چون من را بالا سر قبرمادرش مى دیدند برایم مى خواندند.
انگارشعرپرنده ها، فصل ها را نمى شناخت. ردیف هایش اندوه داشت. مثل تمام ردیف هاى با نشان و بى نشان آدم هایى كه درهمسایگى ات دفن شده بودند.
در وزن ثابت زمان، پیاله پیاله گلاب ازچشمان آبى ام مى گرفتم وغبار روى سنگ قبر بى نامت را پاك مى كردم. سكوت مرگ آور قبرستان لبخندهایم را بى رنگ مى كرد.
مروارید هاى بدلى از گردنبند زمان مى ریخت، مثل روزهایى كه ازعمر دوازده ساله ام جدا مى شد.
یادم مى آید از همان لحظه هایى كه چشم گشودم جاى دست هایت روى شانه هاى یخ زده ام خالى بود.
وقتى بچه هاى هم سن و سالم ترس ها و شادى هایشان را با مادرانشان قسمت مى كردند من بودم و تنهایى.
یك روز بابا نشانى قبرت را داد.
مثل همه آدم هایى كه نمى دانند چطور باید مرگ بابا و مامان بچه اى را به او حالى كنند بابا هم مانده بود چطور این خبرتكان دهنده را به من بگوید.
اما بالاخره گفت و از آن روز به بعد من ماندم و سنگ قبرى تنها.
وقتى بادهاى ملایم شروع به وزیدن مى كردند بابا غصه دار مى شد.
مى گفت مامانت عاشق بادهاى بهارى بود و براى همین اسمت را «نسیم» گذاشتیم.كاش مى دیدى در آن روزهاى یكنواخت چطورهر روز دوان دوان یك راست از مدرسه راهى قبرستان مى شدم.
بچه ها خستگى هایشان را به خانه مى بردند و من به گورستانى سرد...
آن ها سیر تا پیاز آن چه را دركلاس درس گذشته بود كنار اجاق هاى گرم و دیگ هاى پر از غذاى مادرانشان تعریف مى كردند و من تنهاى تنها كوله بارم را به نقطه اى پر سكوت مى آوردم.
سكوت؛ مادر! سكوت.سكوت اندوهناكى كه ازسینه هر قبر بلند مى شد دلم را به هم مى ریخت.
شب ها خواب بیدارى مى دیدم.
انگارهیچ وقت بیدار نبودم.
بابا مى گفت سال ها پیش در شهرى بزرگ خانه اى داشتیم اما بعد از مردن تو این ده را براى رسیدن به آرامش و فراموشى روزهاى گذشته انتخاب كرده است.
وقتى بزرگ تر شدم بابا از روزهاى عاشق شدنتان هم برایم كمى گفت. هرچه صندوقچه قدیمى روى طاقچه را زیر و رو كردم یك عكس بیشتر از تو پیدا نكردم.
عكس را در كیف مدرسه اى ام مى گذاشتم و با خود به هر طرف مى بردم.
فكر مى كردم اگر بزرگ شوم شبیه تو زیبا و موطلایى خواهم شد!
دلم نمى خواست بچه ها بدانند مامان ندارم. اما یك روز حالم درحیاط مدرسه بد شد.
خانم ناظم گفت سرایدار را بفرستید بابایش را بیاورد.
شك كردم.
آخر اگر این اتفاق براى هر كدام از بچه هاى دیگر مى افتاد خانم «فنایى» -ناظم - زودى مادر بچه ها را صدا مى زد.
همان موقع بود كه فهمیدم همه شاگرد و معلم ها مى دانند من مامان ندارم.
از آن روز به بعد دیگر دلم نمى خواست پا به مدرسه بگذارم.
مى دیدم همه با من مهربانى مى كنند اما نمى فهمیدم همه از روى ترحم است.
بچگى بود و یك دنیا فكر نپخته.
بهار و عید داشت مى آمد ،
عید.
تخم مرغ هاى رنگ شده.
هفت سین و سبزه هاى تازه جوانه زده.
بوى عید اما در خانه خالى وبى مادرما نمى آمد.
حال بابا هم بهتر از من نبود.
آشفتگى و حرف هاى ناگفته درنگاهش بى داد مى كرد.
«مجنون آسمان «لیلا»ى عاشق را از زمین خانه مان ربوده است انگار... » باباهمیشه این را مى گفت. هروقت حرفت مى شد به جاى این كه بگوید مادرت؛ اسمت را بر زبان مى آورد، لیلا!
خیلى وقت پیش بالاى قبرت درخت نارنج كاشته بودم؛ با همین دست هاى كوچكم.
هرروز هوایش را داشتم. مى خواستم وقتى كنارت نبودم حس تنهایى نكنى. اسم درخت را گذاشتم نسیم. نسیمى كه شب و روز دورسرت بگردد و در فصل هاى سرد و گرم حق فرزندى را برایت به جا بیاورد.
........................
اما درست ۶ سال پیش در آخرین غروب اسفند اتفاق عجیبى افتاد. برایت هفت سین آماده كردم.
بابا این كار را دوست نداشت اما آخرش حریفم نشد و كارى را كه دوست داشتم انجام دادم.
سینى مسى بزرگى از بازار خریدم وبا جان و دل «سین» ها را برایت چیدم.
وقتى به انتهاى گورستان رسیدم یك مرتبه خشكم زد ،مثل شاخه هاى خشكیده گیلاس در زمستان.
چند كارگر با بیل و كلنگ به جان قبرت افتاده بودند.
سینى هفت سین از دستم افتاد.
به درخت نارنجى كه كاشته بودم تكیه دادم.
جیغ زدم.
با ناخن هاى ریزم بر خاك كنار قبرت چنگ انداختم.
دلم مى خواست كارگران را تكه تكه كنم.
زبانم بند آمده بود. آب دهانم خشك شده بود. اگر كارد مى زدند خونم درنمى آمد.
گفتم آهاى...! این قبر مادرمن است، ولش كنید.دست بردارید. دور شوید. چه كار مى كنید ؟
بعد از هوش رفتم. روى زمین افتادم...
كارگرها زن مرده شور را پیدا كردند و بالا سرم آوردند.
وقتى چشم گشودم خود را در اتاقكى دیدم.
با نفس بریده گفتم چطور جرأت كردید خانه مادرم را خراب كنید.
زن پیر با نگاهى پر از آرامش گفت : دخترم آن قبرخالى است !
دهانم بسته شده بود.
شاید مى خواستند با این دروغ سرو صدایم بخوابد.
اماآن ها دروغ نمى گفتند مادر !
بابا سال ها پیش این قبردروغین را براى تو خریده بود تا هر وقت از او نشانى تو را گرفتم بى چون و چرا بگوید مرده اى.
باورش برایم سخت بود و هنوزهم هست.
همان روز با صورتى خیس رفتم پیش بابا. نمى دانستم باید خوشحال باشم یا ناراحت.
كلاغ ها گاه و بى گاه مى خواندند.
تا به بابا برسم هزار و یك سؤال در ذهنم نقش بست.
آن روز مروارید هاى بدلى دیگرى از نخ پاره پاره گردنبند زمان افتاده بودند.
حقیقتى مخوف در خواب هاى بیدار و بیدارى هاى خواب آلود وجود داشت كه هنوز آن ها را نمى دانستم.
بالاخره بابا را دیدم.
شاید هیچ وقت فكر نمى كرد بى استفاده ماندن قبردروغین مادر دستش را پیش من رو كند.
گفتم بابا فقط بگو چرا ؟؟
بابا هق هق گریست.
سر زخم هاى كهنه اش با این سؤالم بازشد انگار.
آن روز غروب بابا دلش مى خواست به قعر زمین فرو رود اما به این سؤالم جواب ندهد.
با دیدن چهره در همم از پا در آمد.
دریك لحظه به اندازه هزاران سال پیر شد.
بعد برایم گفت كه چقدرعاشق هم بوده اید و در شب هاى عاشقى ته كوچه بن بست تان آه مى كشیده و لیلا لیلا مى خوانده براى چشم هاى آبى ات.
چشم هایش بى حال مى شد وقتى نامت را بر زبان مى آورد.
گویى هزاران سال عاشقت بوده و هست.
بابا قصه زیباى روزى را برایم تعریف كرد كه بالاخره برادرهایت را براى ازدواج راضى كرده بود.
بابا گفت : «زیر یك سقف رفتیم. با عشق. وقتى لیلا تو را حامله بود شرط گذاشت اگر دختر باشى نامت را بگذاریم نسیم.»
گاه لبخند كمى در هق هق و نفس هاى بریده اش شنیده مى شد. در میان گریه خندیدنش مثل خرناسه هاى یك عقاب زخم خورده بود روى تپه هاى پست.
بابا وقتى مى خواست جمله آخر را بگوید رویش را برگرداند.
«اما همین كه تو به دنیا آمدى گفت دیگر نمى خواهمت. بچه ات را بردار برو مال خودت. طلاق مى خواهم.
لیلاى من طلاق گرفت و رفت، براى همیشه.
بعد از مدتى شنیدم با یكى از دوستان برادرش ازدواج كرده است.لیلا خیانت كرد نسیم جان!
این حق من و تو نبود.
از همان روزدیگر برایم مرد.
در آن شهر بزرگ غریب هیچ آشنایى نداشتم.
پدر و مادرم درشهر دیگر زندگى مى كردند.
قبلا هشدار داده و گفته بودند لیلا تكه ما نیست بیا پى یكى از دختران شهر خودمان. اما زیر بار نرفتم. همین شد كه دستت را گرفتم و به این ده آوردمت.
همان موقع هم سنگ قبرى خالى خریدم تا هر وقت مادرت را خواستى بگویم آن جاست.
زیر خروارها خاطره.»
.....................................
مادر! حالا نسیمت بزرگ شده و در هر وزش بادهاى ملایم و ناملایم این سؤال را از خود مى پرسد كه چرا؟
دلم مى خواهد بدانم به كدامین جرم دختر یك روزه ات را براى همیشه تنها گذاشتى و رفتى ؟
هنوز براى دیدنت بر سر این قبر مى آیم.
شنیده بودم مردم گاهى به هم مى گفتند «قبرى كه براى آن گریه مى كنى مرده ندارد» اما هیچ گاه معنى این حرف را نفهمیده بودم.
هنوز هم منتظر مى نشینم.
تو را كم دارم؛ لحظه به لحظه.
به دختركان ،۱۷ ۱۸ساله هم سن خودم حسادت مى كنم.
حالا دیگر حتى در این گورستان هم كسى را ندارم.
دلم مى خواهد توهم روزى براى دختر بى تابت غذایى بیاورى كه گرم باشد مادر.در دنیاى آدم هاى زنده اى كه هنوز نفس مى كشند و زیر قبرى خیالى پنهان نشده اند. برگرد مادر!
مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد . رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد ونمونه کارش را پسندید .سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید آدرس ایمیل تان را بدهیدتا فرم استخدام را برای شما ارسال کنم .مرد جواب داد :متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم رئیس گفت :امروزه کسی که ایمیل شخصی ندارد وجود خارجی هم نداردو چنین کسی هم نیاز به شغل ندارد . مرد در کمال نا امیدی از ان جا رفت نمی دانست با 10دلاری که در جیب داشت چیکار کند تصمیم گرفت یک سبد گوجه فرنگی بخرد تا درب منازل مردم ان را بفروشد سرمایه اش ظرف چند ساعت دو برابر شد به زودی یک گاری خرید اندکی بعد یک کامیون کوچک وچندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت.او دیگر مرد ثروتمندی شد تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد .به یک نمایندگی بیمه عمر رفت نماینده بیمه آدرس ایمیل او را می خواست و مرد جواب داد ایمیل ندارم !مرد دیگر گفت صاحب این همه پول هستید ولی ایمیل ندارید تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شد مرد جواب داد اگر ایمیل داشتم آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم!!!!
بیوگرافی کریس جریکو
نام: Chris Jericho
نام واقعی: Christopher Keith Irvine
تاریخ تولد: 1970
محل تولد: نیویورک
وزن: 101 کیلوگرم
قد: 177 سانتیمتر
تاریخ ورود به کشتی کچ: 1990
تمرینات زیر نظر: باشگاه برادران هارت
فن نهایی: Walls of Jericho
مهمترین مسابقات وی در ECW: (ورود سال 96)
به همراه Gedo توانست Storm و Yasuraoka را شکست دهد و کمربند Tag Tem جونیور را مال خود کند.
در هاردکور هیون 1996 توانست Pit Bull را شکست دهد و کمربند ECW TV را از آن خود کند.
وی آخرین مسابقه خود در ECW را در مقابل Too Cold Scorpio باخت و سپس به WCW رفت.
مهمترین مسابقات وی در WCW: (ورود اواخر سال 96)
در ژوئن سال 97 توانست Syxx را شکست دهد و صاحب کمربند سبک وزن WCW شود.
در نوامبر سال 97 Scott Hall را شکست داد.
در شود اوت 98 سر کمربند سبک وزن توانست Rey Mysetrio را شکست دهد(بعد از مسابقه جریکو باعث آسیبدیدگی زانوی مستریو شد)
در سوپربراول 98 توانست Juventud Guerrera را شکست دهد.
در آنسرسورد 98 Dean Malenko را شکست داد.
در گریت آمریکن بش 98 مجددا Dean Malenko را شکست داد.(با DQ)
در آگوست 98 Stevie Ray را شکست داد تا به مصاف Booker T(قهرمان کمربند World TV) برود.
در هالووین هاوک 98 Raven را نابود کرد.
در شود اوت 99 در یک مسابقه " برهنه " Saturn را شکست داد.(بازنده باید در مقابل تماشاگران و لخت میشد!)
سپس از سوی WWF دعوت شد و به این لیگ رفت.
مهمترین مسابقات وی در WWE: (ورود سال 99)
در آنفورگیون 99 X-Pac را شکست داد.(با DQ)
در آرماگدون 99 Chyna را شکست داد و کمربند IC را مال خود کرد.
در رویال رامبل 2000 Chyna و Hardcore Holly را در یک مسابقه سه نفره شکست داد.
در رستلمینیا 2000 توانست Benoit و Angle را در یک مسابقه سه نفره شکست دهد و کمربند Europian را از آن خود کند.
در آنفرگیون 2000 مجددا X-Pac را شکست داد.
در نومرسی 2000 در یک مسابقه قفس(Cage) برای بار چندم X-Pac را شکست داد.
در آرماگدون 2000 در یک مسابقه لست من استندینگ Kane را شکست داد.
در رویال رامبل 2001 در یک مسابقه نردبان Chris Benoit را شکست داد و کمربند IC را مال خود کرد.
در رستلمینیا 2001 William Regal را نابود کرد تا به کمربند IC بازگردد.
در اینسارکشن 2001 مجددا Regal را شکست داد.
در جاجمنت دی 2001 به همراه Benoit توانست Edge و Christian را شکست دهد و صاحب کمربند Tag Team شود.
در سامراسلم 2001 Rhyno را شکست داد.
در نومرسی 2001 با شکست The Rock صاحب کمربند WCW شد.
در ربلیون 2001 Kurt Angle را شکست داد.
در ونجنس 2001 مجددا The Rock را شکست داد و از کمربند WCW خود دفاع کرد.
در رویال رامبل 2002 برای بار چندم The Rock را شکست داد از کمربند Undisputed خود دفاع کرد.
در آنفورگیون 2002 Ric Flair را شکست داد و کمربند IC را از آن خود کرد.
در نومرسی 2002 به همراه Christian توانست Booker T و Goldust را نابود کند و صاحب کمربند WWE Tag Team شود.
در نو وی آوت 2003 Jeff Hardy را شکست داد.
در آگوست 2003 در یک مسابقه Hair vs. Hair توانست Kevin Nash را ببرد.
در آرماگدون 2003 به همراه Christian توانست Trish Stratus و Lita را شکست دهد!
در بکلش 2004 Christian و Trish Stratus را شکست داد.
در بد بلود 2004 Tyson Tomko را نابود کرد.
در آنفورگیون 2004 با شکست Christian در یک مسابقه نردبان(Ladder) برای بار هفتم صاحب کمربند IC شد.
در سوروایوور سریس 2004 با همراهی Orton و Benoit و Maven توانست Triple H و Batista و Snitsky و Edge را شکست دهد.
معنای نام كشورهای جهان آرژانتین: سرزمین نقره (اسپانیایی) آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما / آفتابی جنوبی (لاتین، یونانی) آلبانی: سرزمین كوه نشینان آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن (فرانسوی، ژرمنی) آنگولا: از واژه نگولا كه لقب فرمانروایان محلی بود اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی) اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی) ازبكستان: سرزمین خودسالارها (سغدی، تركی، فارسی دری) اسپانیا: سرزمین خرگوش كوهی (فنیقی) استرالیا: سرزمین جنوبی (لاتین) استونی: راه شرقی (ژرمنی) اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری) اسكاتلند: سرزمین اسكات ها (لاتین) افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی) اكوادور: خط استوا (اسپانیایی) الجزایر: جزیره ها (عربی) السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی) امارات متحده عربی: شاهزاده نشین های یكپارچه عربی (عربی) اندونزی: مجمع الجزایر هند (فرانسوی) انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی) اوروگوئه: شرقی اوكراین: منطقه مرزی (اسلاوی) ایالات متحده امریكا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی ایتالیا: شاید به معنی ایزد (یونانی) ایران: سرزمین آریایی ها٬ برگرفته از واژه «آریا» به معنی نجیب و شریف ایرلند: سرزمین قوم ایر (انگلیسی) ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی) باهاما: دریای كم عمق یا ریشدارها (اسپانیایی) بحرین: دو دریا (عربی) برزیل: چوب قرمز بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان (لاتین) بلژیك: سرزمین قوم بلژ از اقوام سلتی، واژه بلژ احتمالاً معنی كیسه می داده بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه ای بومی به معنای آب گل آلود بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی) بوتان: تبتی تبار بوتسوانا: سرزمین قوم تسوانا بوركینافاسو: سرزمین مردم درستكار بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریكای لاتین پاراگوئه: این سوی رودخانه پاكستان: سرزمین پاكان (فارسی دری) پاناما: جای پر از ماهی (زبان كوئِوا) پرتغال: بندر قوم گال از اقوام سلتی (لاتین) پورتوریكو: بندر ثروتمند (اسپانیایی) تاجیكستان: سرزمین تاجیك ها (فارسی دری) تانزانیا: این نام از همامیزی تانگانیگا سرزمین دریاچه تانگا + زنگبار گرفته شده تایلند: سرزمین قوم تای تركمنستان: سرزمین ترك + ایمان = تركیمان = تركمان = تركمن سرزمین ترك هایی كه مسلمان شده اند (مربوط به سده های آغازین اسلام) تركیه: سرزمین قوی ها (تركی با پسوند عربی) جامائیكا: سرزمین بهاران جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند (زبان آفار) چاد: دریاچه (زبان بورنو) چین: سرزمین مركزی (چینی) دانمارك: مرز قوم "دان" دومینیكن: كشور دومینیك مقدس (اسپانیایی) روسیه: كشور روشن ها، سپیدان روسیه سفید / بلاروس: درخشنده روس / سفید روسی رومانی: سرزمین رومی ها زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یكی از استان های هلند به معنای دریاست) ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی) سریلانكا: جزیره باشكوه (سنسكریت) جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان سوئد: سرزمین قوم "سوی" سوئیس: سرزمین مرداب سودان: سیاهان (عربی) سوریه: سرزمین آشور (سامی) سیرالئون: كوه شیر شیلی: پایان خشكی/ برف عراق: شاید از ایراك به معنای ایران كوچك (فارسی) عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملك خاندان خوشبختواژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد استسعود یعنی خوشبخت. فرانسه: سرزمین قوم فرانك از اقوام سلتی فلسطین: یكی از اسامی قدیم رود اردن فنلاند: سرزمین قوم "فن" فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله قرقیزی قزاقستان: سرزمین كوچگران قزاقی قطر: شاید به معنای بارانی (عربی) كاستاریكا: ساحل غنی (اسپانیایی) كانادا: دهكده زبان سرخپوستی "ایروكوئی" كلمبیا: سرزمین كلمب (كریستف كلمب) (اسپانیایی) كنیا: كوه سپیدی (زبان كیكویو) كویت: دژ كوچك هندی (عربی) گرجستان: سرزمین كشاورزان (یونانی) لبنان: سفید (عبری) لهستان: سرزمین قوم "له" لیبریا: سرزمین آزادی مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری) مراكش: مغرب مصر: شهر، آبادی مقدونیه: سرزمین كوه نشین ها، بلندنشین ها (یونانی) مكزیك: اسپانیای جدید (اسپانیایی) موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین) میكرونزی: مجمع الجزایر كوچك فراسوی نروژ: راه شمال نیجر: سیاه (لاتین) نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین) نیكاراگوئه: دریای نیكارائو (نام مردم آن منطقه) آگوئه (اسپانیایی) واتیكان: گرفته شده از نام تپه ای به نام واتیكان (اتروسكی) ونزوئلا: ونیز كوچك ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی (ویتنامی) ویلز: بیگانگان (ژرمنی) هلند: سرزمین چوب آلمانی هند: پر آب (فارسی باستان) هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی) یمن: خوشبخت یونان: سرزمین قوم "یون
بیوگرافی هیچکس
- نام و نام خانوادگی : سروش لشکری
- تاریخ تولد : 17 اردیبهشت 1364
- تاریخ شروع به خواندن : 1379
سروش لشکری ، ملقب به هیچکس کار خواندن رپ را از حدود 7 یا 8 سال پیش شروع کرد.
او بیشتر از 40 آهنگ رو خوانده و در حال حاضر 1 آلبوم ( که اولین آلبوم رپ فارسی میشه ) به نام جنگل آسفالت رو آماده کرده که سبک و نوع جدیدی به رپ فارسی داد و باعث پایداری ، رپ فارسی در بین ایرانیان و محبوب شدن این سبک در بین جوانان شد. همیشه سعی کرده کاری نو برای شنوندگان و طرفداران خود ارائه دهد. در حالی که هیچ وقت پشتوانه مالی نداشته است. به نظر او این بزرگترین مشکل خوانندگان زیرزمینی است.با این حال او هیچ وقت رپ کردن را کنار نگذاشته و همیشه دنبال پیشرفت بوده است.وقتی از هیچکس پرسیدیم چرا برای آلبوم خود اسم جنگل آسفالت را انتخاب کرده به ما جواب داد : شهر ما را به عنوان یک جنگل آسفالت میبیند و آلبوم جنگل آسفالت هم یک نمونه از چهره ی شهر من در باب شعر است.
هیچکس علاقه ی خاصی به بکار بردن ساز های ایرانی در آهنگ های خود است و معتقد است که ما چون در ایران هستیم باید اثرات خود را مطابق با فرهنگ ایرانی جمع کنیم.
در این میان مهدیار آقاجانی آهنگساز هیچکس نقش بسزایی دارد که با نواختن ساز های مختلف درون آهنگ هیچکس زیبایی دو چندان به کار میدهد.
هیچکس بجز کارهای خودش به فکر دیگران هم هست !
بوجود آورنده ی تشکل صامت که یکی از قوی ترین تشکل های هیپ - هیپ فارسی هستش ، هیچکس میباشد که در این تشکل به خوانندگان دیگر هم کمک میکند و وظیفه ی سنگینی بدوش میکشد تا بهترین کارها را به شنوندگان معرفی کند.
تشکل صامت از آغاز سال 85 شروع بکار کرد و تا بحال ، اعضایی مانند پیشرو ، قاف ، ساتراپ ، نماینده ، روزبه قائم ، بیداد ، اشراق ، 7خط ، اژدر ، اوج ، قدر و .. را به عنوان اعضای اصلی معرفی کرده.
سروش هیچکس به آینده ی رپ فارسی خوشبین است و میگوید با کمک هم میتونیم سعی کنیم که رپ فارسی جهانی بشه و بتونه شهرت خاصی داشته باشه.
لشکری با وجود داشتن خانواده ای مذهبی برخلاف عقیده و میل خانواده خود با عنوان پدر رپ فارسی به کار خود ادامه می دهد و تا جایی پیش رفته که با چندین رسانه خارجی از جمله بی بی سی فارسی و صدای آمریکا به مصاحبه پرداخته است. سروش لشکری از نظر نسبت فامیلی رابطه ای نیز با آزاده خلبان، سرلشکر لشکری با سابقه ترین آزاده در بند اسارت نیروهای بعثی عراقی دارد تا از این نظر نیز منحصر به فرد باشد. لشکری با داشتن سودای میلیارد شدن به تازگی برنامه های خود را برای خروج از کشور و ادامه فعالیت خوانندگی خود در آنسوی آبها دنبال می کند اما نداشتن کارت پایان خدمت تا این لحظه مانع تحقق آرزوهایش شده است. بر اساس همین گزارش پدر سروش که به مرز 60 سالگی رسیده است شاید تنها دلیلی باشد که به معاف شدن وی از اعزام به خدمت سربازی و دریافت کارت پایان
کریستیانو رونالدو داس سنتوز آویرو
نام مستعار:
کریس ، رون ،رونا، سلطان تکنیک
قد:
184سانتی متر
وزن:
78 کیلو گرم
رنگ مورد علاقه:
سفیدفوتبالیست مورد علاقه:
مارادونا ، کلایورت ، فیگو ، هانری و رونالدو
از قرار کریستیانو رونالدو کم سن و سال در 5 فوریه سال 1985 یا همون 16 بهمن سال 1364 در خانواده ای فقیر در مدریا یکی از جزایر کشور پرتغال در نزدیکی شهر لیسبون به دنیا آمد.پدر او مدیر فنی یکی از تیم های مدریا بود.
او دو خواهر بزرگتر از خودش داره.
او ازخردسالی به فوتبال علاقه داشت و اون رو پاتریک کلایورت صدا میزدن به خاطر علاقه ی زیادی که به اون داشت او در تیم های مختلف نوجوانان بازی میکرد.او اولین بازی خود را در مقابل تیم موریرنس بازی کرد و برای آن تیم 2 گل به ثمر رسانید این تنها آرزوی کریس بود که به تازگی به آن دست یافته بود او به سوی اینده ای دراز رهسپار شد.
سپس او به همراه خانواده اش به شهر بزرگ لیسبون آمدند.کریس در مدرسهای ثبت نام کرد ولی همکلاسی هایش به خاطر لهجه ای که داشت مسخره می کردند ولی کریس به آنان توجه نمیکرد و کار خود را ادامه می داد.اوبعد از آمدن به لیسبون به تیم اینتر ناسیونال پیوست اولین بازی او در تیم ناسیونال در مقابل تیم بولتون بود
تاریخ و محل تولد: ۲۴ ژوئن ۱۹۸۷ در روزاریوی آرژانتی
- ملیت: آرژانتینی و اسپانیائی
- قد: ۱۶۹ سانتی متر
- وزن: ۶۷ کیلوگرم
- باشگاهها: جوانان بارسلونا، بارسلونا
- نخستین بازی ملی: آگوست ۲۰۰۵ برابر مجارستان
- افتخارات: قهرمان رقابتهای فوتبال زیر بیست سال جهان (۲۰۰۵)، لالیگای اسپانیا (۲۰۰۵)، سوپر جام اسپانیا (۲۰۰۵)، بهترین گلزن جام جهانی زیر بیست سال (۲۰۰۵) ، بهترین بازیکن جام جهانی زیر بیست سال(۲۰۰۵)بهترین بازیکن جوان جهان (۲۰۰۶)
اولین گل
یک فوروارد کامل زمانی کارش را صحیح انجام داده که گلی را به ثمر رسانده باشد. «مسی» در این دیدار گلی به ثمر نرساند، اما یک بار در موقعیت گل قرار گرفت که دفاع حریف روی او تکل خطا انجام داد و یک ضربه آزاد به نفع «بارسا» اعلام شد و زننده این ضربه هم کسی نبود جز رونالدینیو که با این ضربه اولین گل بازی را به ثمر رساند.
سیستم جوانگرا
«مسی» در «روناریو» متولد شده است، در آرژانتینأ اما در «بارسلونا» همه او را از خودشان میدانند و به نظر میرسد یکی از اولین محصولهای سیستم جوانگرای بارسلون جدید باشد. با اینکه رونالدینیو، اتوئو و دکو نامهای معروفی هستند و در همه جای دنیا شناخته شدهاند، اما «بارسلونا» به محصولات جوان داخلی خود نیز میبالد و «مسی» آخرین فرد از حلقه نامهای پرداخته شدهیی در «بارسلون» است که نامهایی چون «کارلوس پویول»، «ژاوی هرناندز»، «ویکتور والدز»، «آندره اس اینیستا» و... را شامل میشود.
مقایسه با مارادونا
مسی در سال 1987 به دنیا آمده است. در پنج سالگی بازی فوتبال را آغاز کرده )در باشگاه گراندولی(أ در تیمی که پدرش هم در آن مشغول فعالیت بوده است. تواناییهای او مسوولان باشگاه «نیول اولدبویز» را قانع کرد که «لیونل» را به خدمت بگیرند و او به برادر بزرگترش که در آن باشگاه بازی میکرد ملحق شد. مربی او در آن باشگاه «ایزیگو دومینگوئز»، میدانست که او استعداد شگرفی در خود پنهان دارد. او میگوید: «او میتوانست کارهایی با توپ انجام دهد که قوانین فیزیک را به بازی میگرفت. تنها کسی که قبل او دیدهام که چنین تواناییهایی دارد، «دیهگو مارادونا» است...
مشکلات پزشکی
پیشرفت «مسی» با اخباری که نشان از یک بیماری هورمونی در او داشت که باعث توقف رشد او میشد، تحتالشعاع قرار گرفت. پدرش تصمیم گرفت به «کاتالونیا» مهاجرت کند تا بتواند هزینه درمانی سنگین او را به نحوی تامین کند، اما «بارسلونا» همه چیز را در مورد استعداد «لیونل» جوان میدانست و بنابراین پیشقدم شد تا هزینههای درمان او را بپردازد و همچنین با او قراردادی برای بازی در تیم جوانان «بارسلونا» منعقد شد.
آغاز به کار در اسپانیا
وقتی «مسی» پا به اسپانیا گذاشت فقط یک متر و چهل سانتی متر قد داشت. اما قد و هیکل و نیز تواناییهای او بسرعت شروع به رشد کردند و در مدت زمان کوتاهی حدود سی سانتیمتر به قد او اضافه شد. پس از به ؤمر رساندن سی و هفت گل و سی بازی در اولین فصل بازیاش، فدراسیون فوتبال اسپانیا به او پیشنهاد کرد تا در تیم ملی اسپانیا شروع به بازی کند. مربی تیم زیر شانزده سالههای اسپانیا در آن زمان یعنی آقای «گینس مندس» یکی از بزرگترین علاقهمندان او بود. او در مورد «مسی» در آن زمان گفت: «در میان بازیکنانی در این سن، او بهترین بازیکنی است که من در عمرم دیدهام.»
ثبت رکورد برای بارسلونا
در نوامبر سال 2003، مسی در یک بازی دوستانه در مقابل «اف ثپورتو» بازی کرد و یک سال بعد هم اولین بازی رسمیاش با پیراهن بارسلونا را در مقابل تیم «اسپانیول» به انجام رساند.